لاادری

2021-12-16 09:55:43 امروز، مامانم آنژیو داره
اگه میشه یه صلوات
برای سلامتیش بفرستید باز کردن / نظر دهید

2021-12-03 23:32:34 نامه های آن بابا به زنم را گیر اورده ام، مال خیلی وقت قبل تر از اینکه من و زنم اشنا شویم. وقتی که زنم تازه شانزده سالش بود
کشف احمقانه ای بود از انهایی که مال رمان های عشق و عاشقیست نه زندگی واقعی و نه سر پیری! جعبه ی جواهرات زنم از دستم افتاد، درپوشش پرت شد کنار و در یک بخش سری در کف جعبه تقی صدا داد و لق شد. تویش یک دفترچه بود دفترچه ی خاطراتی در غالب نامه. من حتی نمیتوانم فکرش را هم بکنم که چنین نامه هایی بنویسم که یک زن شصت سال ازگار نگهشان دارد. کاش کسی که نورا را ان موقعه میشناخت من بودم نه آن بابا یعنی ان وقتی که نورا بیشتر نزدیک خط شروع بود تا پایان.
حقیقت ساده ایست ،ما داریم نابود میشویم.

مقدونیه | میرسلاو پنکوف باز کردن / نظر دهید

2021-12-01 23:40:32 تب و تابِ غمِ عشقت دلِ دریا طلبد
هر تُنـک حوصله را طاقتِ این توفان نیست
سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست باز کردن / نظر دهید

2021-11-30 21:17:44 . باز کردن / نظر دهید

2021-11-28 23:11:57 و از تمام جهان سهم من تو باشی و بس باز کردن / نظر دهید

2021-11-28 02:43:59 ‏تا صبح فقط نگاه کردی
دیدی بغلم نکردی آخر؟! باز کردن / نظر دهید

2021-11-27 00:17:47 [‏اینجا همه میدانند من حیرانم
اما نمی‌دانند حیران کی؟!

تو می‌دانی...
اما نمی‌فهمی...] باز کردن / نظر دهید

2021-11-25 20:04:01 ‏به امام صادق علیه‌السلام گفت: آقا جان! نمی‌دونم چرا حضرت سیدالشهدا رو بیشتر از همۀ شما معصومین دوست دارم.
حضرت فرمودند: ما هم همین‌گونه هستیم!

#شب_زیارتی باز کردن / نظر دهید

2021-11-24 22:43:03 باز کردن / نظر دهید

2021-11-21 23:12:45 به دیدارم نمی‌آیی چرا؟ دلتنگ دیدارم
همین بود این که می‌گفتی وفادارم وفادارم؟!! باز کردن / نظر دهید