Get Mystery Box with random crypto!

‍ پرنس او را صدا زد«شمار رو باریستان بی باک صدا میزنن...» | Casterly_rock

‍ پرنس او را صدا زد«شمار رو باریستان بی باک صدا میزنن...»

شوالیه پیر پاسخ داد«بعضی‌ها،بله.»این لقب را وقتی که ده ساله بود و تازه ملازم شده بود،ولی آنقدر خام و مغرور و احمق بود که فکر می‌کرد می‌تواند با شوالیه‌های سرد و گرم چشیده نیزہ بازی کند،به دست آورده بود...

پس یک اسب جنگی و مقداری صفحه فلزی از اسلحه خانه لرد دنداريون قرض گرفت و اسم خود را به عنوان یک شوالیه مرموز در«تورنومنت بلک‌هیون»وارد لیست کرد...حتی جارچی هم خندیده بود...

"بازوهام اونقدر باریک بودن که وقتی نیزه ام رو پایین آوردم مجبور شدم تمام نیروم رو به کار بگیرم تا نوک نیزه به زمین نخوره.لرد دنداريون حق داشت تا او را از اسب پیاده کند و کتکش بزند،ولی شاهزاده سنجاقک‌ها دلش به حال پسرک کله پوک در زره نامتناسبش سوخت و به او احترام گذاشته و دعوت به مبارزه اش را پذیرفته بود...

تنها یک دور کافی بود.سپس شاهزاده دانکن او را روی پا بلند کرده و کلاه خودش را برداشته بود...

او خطاب به جمعیت حاضر اعلام کرده بود«یه پسربچه.یه پسر بچه بی باک...»

پنجاه و سه سال قبل...

"چند نفر از مردانی که اون روز در بلک‌هیون حاضر بودن الان زنده هستن؟"

#دیالوگ
افکار باریستان سلمی در کتاب رقصی با اژدهایان،جلد پنجم از مجموعه نغمه‌ای از یخ و آتش
@lannister_hall