Get Mystery Box with random crypto!

[ لآژِوردی ]

لوگوی کانال تلگرام lazhevrdi — [ لآژِوردی ]
لوگوی کانال تلگرام lazhevrdi — [ لآژِوردی ]
آدرس کانال: @lazhevrdi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 13.19K
توضیحات از کانال

تبلیغات 👈 @mr_mim3

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 9

2023-04-19 20:30:35 در راهِ مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!

به شیخ بهایی که اَسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اَسبش دائِم عقب می‌ماند.
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کِشش این همه عظمت را ندارد.

ساعتی بعد عقب ماند، به میرداماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می‌تازد.
میرداماد گفت: اسبِ او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق، بال در آورد.

در غیابِ یکدیگر حافظِ آبروی هم باشیم
این است "رسم رفاقت"

@lazhevrdi
638 views17:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 19:31:02
فروش سرور های v2ray

تضمین سرعت ، قط نشدن طی یک ماه خرید ،  [ با پشتیبانی 24 ساعته ]

با کمترین قیمت از شر قعطی نت خلاص شو .

فروش تعدا بالا و قیمت همکاری

@Alpha_team_Vpn .

@Alpha_team_2 .
579 views16:31
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 19:30:59
در سال ۱۹۳۷ در انگلستان یک مسابقه فوتبال بین تیم‌های چلسی و چارلتون بعلت مِه غلیظ در دقیقه ۶۰ متوقف شد.  اما «سام‌ بارترام» دروازبان چارلتون ۱۵ دقیقه پس از توقف بازی همچنان درون دروازه بود!
زیرا بعلت شلوغی پشت دروازه اش سوت داور را نشنیده بود. او با دست هایی گشاده و با حواس جمع در دروازه می ماند و با دقت به جلو  نگاه می کند تا به گمان‌خودش در برابر شوت های حریف غافلگیر نشود. وقتی پانزده دقیقه بعد پلیس ورزشگاه به او نزدیک شد و خبر لغو مسابقه را به او داد سام بارترام با اندوهی عمیق گفت: چه غم انگیز است که دوستانم مرا فراموش کردند در حالی که من داشتم از دروازه آنها حراست می کردم.
در طول این مدت فکر می کردم که تیم ما در حال حمله است و به تیم رقیب مجال نزدیک شدن به دروازه ی ما را نداده است.

در میدان زندگی چه بسیار بازیکنانی هستند که از دروازه آنها با غیرت و حمیت حراست کردیم اما با مه آلود شدن شرایط در همان لحظه اول میدان را خالی کرده و ما را تنها گذاشته اند.

@lazhevrdi
583 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 16:31:08
تو این دنیایی که ما زندگی می کنیم، مردم روی اشتباه های هم دیگه تکیه می‌کنن، بهم نارو میزنن، از هم سوءاستفاده می‌کنن...

و حتی برای سو استفاده ی یه نفر از یکی دیگه پا در میونی می‌کنن. به این میگن یه چرخه ی نابسامان انسانیت!!


@lazhevrdi
643 views13:31
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 13:30:55 تمام سیاستمداران از صلح میگویند.
آماده جنگ میشوند و از صلح میگویند.
در واقع میگویند که:
«برای حفظ صلح مجبور به جنگ هستیم»
نهایت تمسخر را در می یابی؟؟؟
اگر برای جنگ آماده میشوی
صلح را چگونه محافظت خواهی کرد؟؟
برای حفظ صلح
باید خودت را برای صلح آماده کنی.
دستی که زیبایی گلی را بداند،
به هیروشیما بمب نمی اندازد.
دستی که زیبایی محبت و دوست داشتن و عشق را بداند،
اسلحه مرگبار را در آغوش نمیکشد.
به هر دلیلی که باشد.
تمامی جنگ ها از نبود عشق و دوست داشتن در ابعاد بزرگتر رخ میدهند.

#اشو

@lazhevrdi
743 views10:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 11:30:28
مراقب باشیم اعتقاداتمون از ما یه احمق نسازه شاید خودمونم خیلی متوجه آزاردهنده بودنمون نشیم اما چنین چیزی هست.

#پرنده_خارزار
#کالین_مکالو

@lazhevrdi
748 views08:30
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 15:21:16 وقتی کسی رو می‌بینید چه کامنتی می‌تونید درباره‌اش بدید و چه چیزایی رو اجازه ندارید بگید؟ ببینید دوستان وقتی که در حلقه اول زندگی کسی نیستید و دوست معمولی، همکار، همسایه، فامیل و ازین جور چیزاشید فقط اجازه دارید نظری رو درباره اون آدم بیان کنید که زیر ٣٠ ثانیه بتونه تغییرش بده

مثلا می‌تونید بگید بند کفشت بازه، یا گوشه لبت سسیه یا موهات شاخ شده. ولی  اجازه ندارید بگید چه چاق، لاغر، کچل، پرمو،دراز کوتاه تا به تا شدی چونکه خب که چی؟ یا حتی احتمالا درست نیست بهش بگید بلیزت سسی شده جون احتمالا خودش دیده و چی‌کار کنه الان لخت شه؟
همین دیگه.


@lazhevrdi
542 views12:21
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 15:16:13
گذرنامه امارات امسال با امکان سفر بدون ویزا به ۱۸۰ کشور دنیا به قدرتمندترین گذرنامه جهان تبدیل شد.

@lazhevrdi
567 views12:16
باز کردن / نظر دهید
2023-04-15 10:33:05 امروز مجبور شدم به سربازی شلیک کنم ... که وقتی روی زمین افتاد اسم زنش را صدا می‌کرد.

ماریا ... ماریا ... و بعد جلو چشمان من مُرد. به گردنش آویزی بود که عکس عروسی خودش و دخترک کم‌سنی در آن بود. حدس زدم ماریاست. از خودم بدم آمد.

من معمولا پای افراد را نشانه می‌گیرم. سعی می‌کنم آن‌ها را نکشم. فقط زخمی کنم تا دنبال ما نیایند. اما وقتی پای این سرباز را نشانه گرفته بودم، ناگهان خم شد و گلوله به سینه‌اش خورد.

حالا ماریای کوچکش چه‌قدر باید منتظر او بماند. چه قدر باید شال و پیراهن گرم ببافد که یک روز مردش از جنگ برگردد.
ماریا حتی نمی‌داند که مردش زیر باران برای آخرین بار فقط اسم او را صدا زد.

جنگ بدترین فکر بشر است ... از بچگی فکر می‌کردم مگر آدم‌ها مجبورند با هم بجنگند و حالا می‌بینم بله. گاهی مجبورند ... چون آن‌ها که دستور جنگ را می‌دهند زیر باران نیستند.
میان گل‌ولای نیستند و با فکر چشمان سبز ماریا نمی‌میرند.

آن‌ها در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. سیگار می‌کشند و دستور می‌دهند ... کاش اسلحه‌ام را به سمت رییسانی می‌گرفتم که در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. بچه‌هایشان در استخر شنا می‌کنند و آنها با یک خودنویس گران، حکم مرگ هزاران همسر ماریاها را امضا می‌کنند. راحت‌تر از نوشتن یک سلام.

جنگ را شرورترین افراد برمی انگیزانند
و شریفترین افراد اداره میکنند.

#آندره_مالرو
نویسنده و سیاست‌مدار فرانسوی

@lazhevrdi
246 views07:33
باز کردن / نظر دهید
2023-04-11 21:30:20 حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

"ریش و قیچی را دست کسی سپردن"

ریش در گذشته در میان عوام دارای اهمیت و حرمت بسیار زیادی بوده است، تا آن جا که در میان مردم یک تار موی ریش بیش تر از صد قباله و بنجاق و هزاران ضامن و متعهد ارزش داشته است و اصطلاح "ریش خود را گرو گذاشتن" نیز که به معنای ضمانت کردن برای چیزی یا کسی است از همین جا است و از این رو نیز داشتن ریش جزو امتیازات بزرگ مردان بوده و پدید آمدن واژه ی "محاسن" برای ریش نیز به دلیل همین حسن و امتیاز آن بوده است. پس از اسلام نیز که به تبعيت از سنت پیامبر، مسلمانان ميبایست ریش ها را بلند و سبیل ها را کوتاه کنند، ارزش و حرمت ریش باز هم بالاتر رفت.

با این توضیحات در میان ایرانیان برای صاحب ریش هیچ بلا و مصیبتی بالاتر از این نبوده است که کسی از روی دشمنی یا در مقام تنبیه به زور ریش او را بتراشد و از این رو دادن ریش و قیچی به دست آرایشگر و سلمانی نشانه ی اعتماد و اطمینان کاملی بود که مردان به آرایشگر نشان می دادند که ریش آنان را نه ار بیخ و بن، بلکه در حد آرایش کوتاه  کند.

بعد ها نیز مردم این اصطلاح را در معنی مجازی برای نشان دادن اعتماد و اطمینان به کسی و وکیل قراردادن او برای انجام کاری به کار بردند

@lazhevrdi
298 views18:30
باز کردن / نظر دهید