Get Mystery Box with random crypto!

LeonNotes

لوگوی کانال تلگرام leonnotes — LeonNotes L
لوگوی کانال تلگرام leonnotes — LeonNotes
آدرس کانال: @leonnotes
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 68
توضیحات از کانال

نظام اخلاقی به ما می‌گوید باید چه کار کنیم و چه کار نکنیم، ولی نمی‌گوید باید چه احساسی داشته باشیم.
احساسات اصیل، نه به‌زور تولید می‌شود و نه از بین می‌رود. ما فقط می‌توانیم آن‌ها را سرکوب کنیم و خودمان را فریب دهیم و بدنمان را گول بزنیم.

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2020-07-24 17:34:25
232 views14:34
باز کردن / نظر دهید
2020-07-19 23:20:22 غالب مردم با فانتزی‌ها و امیدهای خودشون زندگی رو سر میکنند؛ خوشبین، کارما، ماه تولد، برایان تریسی، فاز مثبت، پر از توهم و عقده زندگی نکرده، آن‌چه بیرون میزنه حاصل همون محتویات درونی آدم‌هاست، این نکبت و پلشتی، این ابتذال و درماندگی موجود حاصل محتوای پوچ و بی‌معنای همین آدماست، باید نقبی به درون آدم‌ها زد، واکاوی کرد روان رنجوری‌های این سرکوب شده هارو

در راس قدرت همواره یکنفر نشسته بود که به کیرش هم نبود ملت مخالف سیاست‌های خارجه، فروش مملکت، قراردادها و نظم موجود هستند؛ مردم فقط یک حق رای داشتند که با ذوق و شوق به این امید که باید تفاوتی بین دو اورانگوتان‌ وجود داشته باشد در سرنوشت خود تاثیر گذار بودند.

آریایی‌ها به سبب ساختار اجتماعی و سیاسی همچون توده‌ای پرت افتاده از تصمیم‌گیری‌های امور دور بودند، همواره سرکوب شدند و به میزان سرخوردگی ناشی از سرکوب شدن میل به دیده شدن و توجه داشتند، این ذوق و شوق‌ها برای حضور در تصمیمات و رای‌گیری‌ها کاملا غریزیه فقط برای اینکه این نیاز به ارگاسم برسه.

مردم به شدت از سرکوب نیازها و محرومیت‌های اجتماعی در رنج هستند همین سرکوب با ناخودآگاه انسان سروکار داره، در واقع مردم از روان رنجوری های خود آگاهی ندارند همین ناخودآگاه انسان رو به کنترل خودش در آورده و تا مرز زامبی شدن هم با خودش میکشونه.

تحقیرها، بی‌محلی‌ها و تنبیه‌های اجتماعی سبب شدند که انسان آریایی به شدت از کمبود نیاز عاطفی رنج ببره، به شدت احساس تنهایی کنه و خودشو در دنیایی ببینه که نظرش به تخم هیچکس نبود، این خودش چه مسائلی رو به دنبال داره؟!

جدا از اینکه احساس تنهایی یکی از دلایل گرایش به سمت مذهب و خدا بود، مردم به سبب احساسات ظریف و شکننده نسبت به بسیاری از مسائل احساسی برخورد کرده و در مترو و خیابان به همدیگر شاخه گل می‌دادند. پذیرش نقد رو نداشته باشند. برای این‌که دلخوری پیش نیاد همدیگرو هرچند با دروغ و ریا تایید کنند. خلاصه در همچین اجتماعی هیچوقت نقدی بیرون نمیاد که بخواد در اون حد باشه که بنیان این زندگی رو زیر سوال ببره، بخواد فکری تولید کنه بخواد چیستی این سبک زندگی رو به چالش بکشه، فلسفه ای تولید بشه، انسان روانکاوی بشه و... پس فقط تریاک و منقلی برای تسکین و یک دورهمی با شعر و به به و چه چه هم برای مدح و ستایش همدیگر
308 viewsedited  20:20
باز کردن / نظر دهید
2020-07-19 23:20:05
هنوزم یک عده با این تصور که اگر کاندید رقیب پیروز شده بود وضعیت فعلی هرگز رخ نمی‌داد در حال تمسخر این دوشیزگان بنفش هستند، این ساختار محکوم به فروپاشی بوده حتی اگر در بهترین حالت خود خدا به جای نمایندگانش حضور می‌داشت، باید خیلی خوشبین باشیم که تصور کنیم این ملت دیگر دنبال تفاوت در بین اورانگوتان‌های کاندید نیستند.

ما برای سال‌ها با خطا و آزمون هزینه دادیم این اتفاق مشابه دور از انتظار نیست مردم دیگر قادر به تشخیص این همه تشابه نیستند.
208 views20:20
باز کردن / نظر دهید
2020-07-15 03:30:27
پرسشی که برای من ایجاد شده این است که مادرجنده آریایی چرا از حاکمیت تمدن جلق انتظار رفتار دیگری دارد، مگر هنوز روزنه امیدی رو در روی خود می‌بیند.
243 views00:30
باز کردن / نظر دهید
2020-07-15 03:23:15
این همه دزد و اختلاسگر ریخته تو این مملکت اونوقت دغدغه مسئولین مملکت ما شده... آقا پلیسه بلو دزدا لو بگیل واسه رکسانا، کوسکش‌های دوزاری هنوز درکی از ماهیت پلیس و نظام ندارند که اینچنین عاجزانه و ملتمسانه هشتگ می‌زنند.
208 views00:23
باز کردن / نظر دهید
2020-06-19 16:58:17 ما هرچقدر در وصف عاشقی کردن در خیابان‌های زیبای پاریس نوشتیم به همان مقدار تروریست‌ها رفتن همون‌جا عاشق‌کشی کردند به اسم معبود عاشقان! بهتره برم دنبال عاشقیت تو کوچه‌ها و خیابان‌های گینه‌بیسائو یا بورکینافاسو مثلا برم اونجا دست دختر سیه‌چرده زیبایی رو بگیرم تو چشم‌هاش نگاه کنم و بگم ای شب من آفتاب در چشم‌های قشنگت لانه کرده، ای شب بر من چیره شو، من روزم تن سیاهت را بر من غروب کن و بسابان تا شبانه روز شویم آه ای تروریست‌های لعنتی در این خیابان‌ها برای شما راهی نیست هرچند همه جای دنیا سرای شماست ولی ما آفتاب و مهتاب همیم، ما اسرار کیهانیم دستت را بمن بده تا متصل به سرشت روزگار شویم
ای لیل و النهار من
کاش با تو زیر برج ایفل
در ساعتی امن‌تر
به یُمن کسوف اندامت
ضیافتی
تنها با حضور لبم و لبت بر پا می‌کردیم...

https://t.me/adabiat_t/3061
406 views13:58
باز کردن / نظر دهید
2020-06-18 02:13:32 اکثر کامنت‌ها از این قراره که به شعور مردها توهین شده و این‌که ما مردها رو چه چیزی فرض کردن؟! اجازه بدید با خودمون رو راست باشیم از نظر من کیری که توی مغزش مدام تصویرسازی می‌کنه برای کمک به کیفیت جلق.

در حالی‌که تمام برنامه‌‌ و نیروی تمدن جلق صرف فیلتر و بسته شدن راه‌هایی می‌شود تا از بسترسازی ذهنی برای جلق بیشتر جلوگیری کند، فرهیختگان و روشنفکران جامعه در تلاش هستند تا خود را مبرا از هرگونه دغدغه و نیاز جنسی معرفی کنند، اگر سایت‌های پورن و کاسه توالت رو فاکتور بگیریم با وجود محدودیت‌ها و محرومیت‌های فراوان طبیعیه که ایرانیِ جقیِ زودانزالِ جهان سومی با سکس مرغ و خروس هم تستسترون ترشح کنه چه برسه به دوچرخه‌سواری یک دختر، آن‌چه اين‌جا از نظر ما حائز اهمیت است نه رفتار حاکمیت تمدن جلق بلکه رفتار غیرطبیعی و شعور ملتی است که این چیزا رو توهین تلقی می‌کنه در حالی‌که ناخودآگاهش مدام درگیر امر جنسیه، فرهیخته اگر اخته نباشه اگر خواجه نباشه نیاز خودشو سرکوب و انکار نمی‌کنه.

https://www.instagram.com/p/CBeP4QJlxs5/?igshid=11jsxkg7v4k2s
409 viewsedited  23:13
باز کردن / نظر دهید
2020-06-15 03:03:55 آیا پاسخی قاطع برای مسائل بی‌شمار مربوط به استحقاق هر فرد وجود دارد؟ آیا می‌شود این مسائل را به گونه‌ای بی‌چون و چرا حل کرد؟ آیا مقیاسی ارزشی وجود دارد که هر فرد معقول آن را بپذیرد، و بر اساس آن بشود نظمی سلسله‌مراتبی و جدید را برای جامعه توجیه کرد و همچنین بر اساس آن آرزوی طبیعی افراد را در مورد عدالت برآورده ساخت؟

تنها یک پاسخ به این گونه پرسش‌ها قابل قبول است: برابری. ولی افراد فقط خواستار انصاف هستند که مطالبه آن وابسته به نارضایی ناشی از وضعیت موجود است. حال آن‌که عزم راسخ و خردمندانه در مورد انصاف ناممکن است، زیرا تنها تجربه‌ی مربوط به رقابت امکان تعیین معیارهای قیمت عادلانه یا دستمزد عادلانه را در این شرایط فراهم می‌آورد. بی‌توجهی به این مسائل باعث هدایت کورکورانه و استبداد کامل می‌شود.

برنامه‌ریزی به نتیجه نمی‌رسد مگر آن‌که «بر پایه اصول مشترک و وابسته به ارزش‌هایی ضروری» استوار باشد، یعنی ارزش‌هایی که دولت آن‌ها را تحميل کند و این وضع به منزله نفی آزادی فردی است. فاشیست‌ها و نازی‌ها با شور و شوق فراوان این راه را در پیش گرفته‌اند و به این شیوه از سوسیالیست‌ها تقلید کرده‌اند، فاشیست‌ها به راه حل حزبی سیاسی رو آوردند «که تمام فعالیت‌های افراد را، از گهواره تا گور، هدایت می‌کند.»

بله این سوسیالیست‌ها بودند، نه فاشیست‌ها، که کودکان را از اوان کودکی در سازمان‌های سیاسی ثبت نام کردند تا بتوانند از آن‌ها پرولتاریاهایی خوب بسازند. سوسیالیست‌ها بودند، نه فاشیست‌ها، که نخست به سازماندهی باشگاه‌هایی ورزشی و وابسته به حزب اندیشیدند که اعضای آن باشگاه‌ها نمی‌بایست با افرادی که عقایدی متفاوت با آن‌ها داشتند در تماس باشند. نخست سوسیالیست‌ها بودند که اعضای حزبی خود را واداشتند که با استفاده از شیوه خاص سلام دادن به یکدیگر و نامیدن یکدیگر خود را از دیگران متمایز کنند. آن‌ها بودند که به کمک سازمان خاص «کانون‌های» خود و نظارت دائمی بر زندگی خصوصی الگوی نخستین حزب توتالیتر را به وجود آوردند. نوجوانان ایتالیای فاشیست و جوانان هیتلری، مفاهیم بعد از کار و قدرت از راه لذت، یونیفرم‌های سیاسی و آرایش‌های نظامی هر حزب، جز تقلیدهایی کم و بیش وفادارانه از نهادهای قدیمی سوسیالیست نیستند.

@Leonnotes
341 viewsedited  00:03
باز کردن / نظر دهید
2020-06-15 02:50:40 رفتار گله‌ای

«رفتار گله‌ای» همانطور که از نام آن برمی‌آید، بیانگر رفتار گروهی از افراد است که مطابق الگوی معینی که در آن گروه مطلوب و خواستنی است واکنش نشان می‌دهند، حتی اگر چنین واکنشی بر خلاف میل شخصی و به غایت خردستیزانه باشد. درست مانند گله‌های حیوانی که در آن وحشت یکی از آن‌ها و فرار او، کل گله را سراسیمه می‌کند و آن را به واکنشی مشابه سوق می‌دهد.

از آن‌جا که فرد در جمع احساس امنیت بیشتری می‌کند، در زندگی فرقه‌ای می‌کوشد رفتار خود را با جمع هماهنگ کند و در این راه حتی حاضر است از ایده‌ها و معیارهای ارزشی خود چشمپوشی کند تا مبادا «عنصری ناپایدار و مردد» به شمار رود. در «رفتارهای گله‌ای»، عینیت و قوه‌ی ابتکار و تفکر انتقادی فرد کاملا از کار می‌افتد و اطاعت کورکورانه از رفتار و گفتار جمع جای آن را می‌گیرد. ظرفیت‌های فکری از دست می‌رود و موجی از احساس و تعلق‌خاطر عاطفی، تصمیم‌گیری خردگرایانه را ناممکن می‌سازد. همواره در فرقه‌ها افراد متعصب‌تر و پرخاشجوتری یافت می‌شوند که به محض احساس خطر از طریق انتقادات بیرونی، با دامن زدن به جوی احساساتی می‌کوشند «اخلاق فرقه‌ای» را استحکام بخشند، تا از یکپارچگی صفوف خود پاسداری کنند.

همنوایی و همرنگی با جمع در فرقه‌ها معمولا با تشویق و ستایش همراه است و سرسپردگی بی‌قید و شرط به رهبر یا ایدئولوژی، نشانه‌ی «وفاداری» و «اعتقاد» و «ایمان» به شمار می‌رود. اما گاهی نیز در «بینش فرقه‌ای» و «رفتار گله‌ای» شاهد بروز اختلالاتی هستیم که هماهنگی و یکپارچگی جمع را نقض می‌کند. این‌ها جلوه‌های تتمه‌ی رفتار عقلانی و وجدانی کسانی است که خود را کاملا نباخته‌اند و نمی‌خواهند شخصیت و فردیت خود را یکسره فرونهند. آنان نخست با مقاومتی درونی و سپس بیرونی، از «صف» بیرون می‌زنند و به ساز جمع نمی‌رقصند و می‌کوشند اندکی عقلانیت وارد مناسبات احساسی جمع کنند.

طبعا این «عناصر ناپایدار و مردد» برای فرقه‌ها خطرناک‌اند و می‌توانند کل «گله» را به واکنشی مشابه برانگیزند. بیهوده نیست که با بروز نخستین نشانه‌های تردید و تزلزل، مسئولان و اعضای متعصب‌تر و فعال‌تر فرقه، آنان را احاطه می‌کنند و «کار اقناعی» با این افراد آغاز می‌شود. در وهله‌ی نخست به این افراد چنین القا می‌شود که تردیدهای آنان «تقصیر خودشان» است زیرا هنوز به اعتقاد و ایمان لازم و راسخ دست نیافته‌اند. اما اگر تبلیغات توأم با تمجید و تهدید کارآیی لازم را نداشته باشند، روند جداسازی «عنصر نامطلوب» از فرقه به جریان می‌افتد تا از سرایت «بیماری» به کل «گله» جلوگیری شود!
438 views23:50
باز کردن / نظر دهید
2020-06-15 02:50:04 بینش فرقه‌ای


فرقه‌ها اعم از مذهبی یا سیاسی یا مذهبی- سیاسی، گروه‌ها یا گروهک‌هایی هستند که اعضای آن‌ها غالباً پیرامون یک شخصیت یا رهبر فرهمند یا یک نظام بسته‌ی فکری و ایدئولوژیک گرد می‌آیند. آموزه‌های این نظام‌های فکری معمولا جزمگرایانه‌ و مستبدانه‌اند و ادعای «حقیقت مطلق» دارند؛ بنابراین تردیدناپذیرند و پرسش و سنجش را برنمی‌تابند. این فرقه‌ها فردیت را قربانی و در جمع حل می‌کنند، از اعضای خود وفاداری کامل می‌طلبند و فرمانبری و انضباط و پیروی از قواعد را راز بقای خود می‌دانند.

در این فرقه‌ها هرگونه انتقادی از بیرون، به عنوان پدیده‌ای «خصمانه» تلقی می‌گردد و به آن به چشم «توطئه» نگریسته می‌شود. به اعضا و هواداران چنین القا می‌شود که انتقادات بیرونی همه نشان‌دهنده‌ی مشروعیت و حقانیت فرقه است و باید با همه‌ی توان با آن‌ها مبارزه و تاثیر آن‌ها را خنثی کرد. اعضای فرقه معمولاً مناسبات انسانی خوب و سالمی با دگراندیشان ندارند و حتی اگر با آنان دشمنی نورزند، آنان را به چشم افرادی نادان و ناآگاه می‌نگرند که هنوز به حقانیت آموزه‌های فرقه و درستی اندیشه‌های آن دست نیافته‌اند. به همین دلیل این فرقه‌ها معمولاً از دیگر افراد و گروه‌های اجتماعی فاصله می‌گیرند و می‌کوشند در مناسبات انسانی و حتی در روابط خویشاوندی، تجدیدنظر و آن‌ها را ویران کنند، زیرا خود را «عناصر آگاه» و دارای «رسالتی ویژه» می‌پندارند.

فرقه‌های سیاسی و مذهبی، با چنین رویکردی نیز در گستره‌ی عمومی و بویژه در فضای مجازی حضور می‌یابند و با انحصارطلبی مبتنی بر «توهم توطئه»، نظام بسته‌ی فکری خود را نمایندگی می‌کنند. با «بینش فرقه‌ای» در جایی روبرو هستیم که «اندیشه‌ای راهنما» در خدمت «مصالح گروه»، نیروی خرد تک تک اعضای آن گروه را مختل می‌کند و باعث تصمیم‌گیری جمعی نادرست آنان می‌شود. در این‌گونه موارد «بینش فرقه‌ای» با برپایی طوفانی از احساسات، به سرعت جای «خرد جمعی» را می‌گیرد و با از کار انداختن ظرفیت‌های فکری افراد، نهایتاً به رفتارها و گفتارهای نادرستی راه می‌برد که شاید تک تک اعضای گروه در شرایطی دیگر و بیرون از حرکت گروهی آن را اتخاذ نمی‌کردند.

برای نمونه ممکن است اعضای فرقه، رفتار و گفتار یا دیدگاه یکی از همفکران خود را در فضای مجازی یا گستره‌ی اجتماعی درست ندانند و نپسندند، اما آنان برای نمایش «وحدت نظر» و اثبات «یکپارچگی صفوف» خود، بطور غریزی و تامل‌نشده در مقام دفاع از آن رفتار و گفتار نادرست برمی‌آیند و بدین‌سان استقلال فکری خود را بیش از پیش خدشه‌دار و «حقیقت» را قربانی «مصلحت» می‌کنند. البته چنین رویکردهایی معمولا با شدت و ضعف‌ همراه است و به میزان خودباختگی فرد و حل شدن او در جمع بستگی دارد. در مواردی که این دو ویژگی عمیق باشند، شخص کاملا تابع گروه می‌شود، از تفکر و تصمیم‌گیری مستقل دست می‌شوید و خود را یکسره «همرنگ جماعت» می‌کند. چنین رویکردی است که نهایتاً به پدیده‌ای به نام «رفتار گله‌ای» راه می‌برد.
303 views23:50
باز کردن / نظر دهید