2022-06-03 17:02:40
.
آیا پیامبر حکومت داشت؟
پیامبر اکرم (ص) حکومت به معنای رایج فعلی یعنی "تنها قدرت مشروع اعمال اجبار" حتی در دوران مدنی هم نداشت. پیامبر حتی در سوره های مدنی هم از طرف خداوند خطاب می شد که تو مذَکِّر و مامور ابلاغی و بر آنها اجبار کننده نیستی.
پیامبر طبق میثاق نامه ی یثرب، صرفا حَکَم بین قبایل مختلف یثرب بود که در میان آنها مسلمان و یهودی و مشرک وجود داشت. هر قبیله در اداره ی امور خود خودمختار بود و بر اساس سازوکارهای داخلی خود رهبر انتخاب می کرد و اداره می شد. و تنها در هنگام مرافعه بین قبایل برای داوری نزد پیامبر می آمدند.
بعد از فتح مکه و اسلام آوردن تمام قبایل جزیره العرب همین الگو برای دیگر قبایل نیز اجرایی شد و هر قبیله بر اساس قوانین داخلی خود(که رِبعه نامیده می شد) مستقلا اداره می شد و پیامبر صرفا حکم بین قبایل بود و اداره ی نظم و نسق کل جزیره العرب بصورت اتحادیه ی بین قبایل بود.
مومنان مسلمان به اختیار خود بر اساس ایمانی که به پیامبر داشتند از او اطاعت می کردند. و این اطاعت با اطاعت های بالاجبار از حکومت ها متفاوت است. در قرآن همه جا خطاب به مومنان دستور می دهد که از پیامبر اطاعت کنید. نه این که به پیامبر دستور دهد که با زور و اعمال قدرت آنها را به اطاعت وادار. مگر دشمنان حربی.
این پیوند قلبی بین مومنان با پیامبر و نیز مومنان با یکدیگر و مومنان با خدا ولایت نامیده می شود.
در غدیر تمام شئون پیامبر (ص) به غیر از نبوت به علی ع منتقل شد از جمله ولایت. ولایت یک پیوند عمیق قلبی بین مومنان و ولی است که در آن مومنان ولی را حتی بر جان خود مقدم می دانند که این هم در سیاست و هم در مرجعیت دینی و ... ظهور و بروز می یابد. این تفاوت دارد با حکومت و خلافت که نظامی با قهر و غلبه بر دیگران سیطره یابد و آنها را به اطاعت وادارد و حفظ نظام را بر عدالت و اخلاق و ایمان مقدم بدارد. این حکومت امر مستحدثه ای بود که توسط کودتای سقیفه خلق شد و زمان پیامبر اکرم (ص) نبود.
سقیفه یک شورای به مفهوم قرآنی نبود که مردم آزادانه در امور خود جمع شوند و همفکری کنند و تصمیم بگیرند. بلکه یک کودتا به معنای واقعی کلمه با کمک قبیله ی بنی اسلم بود که این قبیله در اطراف مدینه بیابانگردی می کرد و بعلت تنگدستی مجاب به همکاری با وعده ی آذوقه ی اصحاب سقیفه شد که به مدینه آمدند و با شمشیر از مردم بیعت گرفتند.
اصحاب سقیفه پس از تسلط بر مدینه ، به دیگر قبایل پرداختند و آنچه که در کتب سیره و تاریخ به جنگ های "رده" معروف شده اند ، نه جنگ با مرتدین بلکه جنگ با قبایلی بود که می خواستند زیر بار حکومت توتالیتر مرکزی مدینه نروند و همچنان مانند دوران پیامبر (ص) مستقل بمانند و اطاعتشان صرفا از سر رضایت و رغبت باشد. ولی آنان سرکوب شدند و حکومت به معنای رایج امروزی را اصحاب سقیفه تاسیس کردند که بعدها عمل آنان تحت عنوان نظریه ی "تغلب" (یعنی حق با کسی است که غلبه کند) صورتبندی و تئوریزه شد.
نباید بین دو مقام "ثبوت" و "اثبات" خلط کرد. در فلسفه ی سیاسی اسلام ، امام(ع) منصوب خداوند است ثبوتا و منتخب مردم است اثباتا. همانطور که بهترین پزشک یک شهر ثبوتا ، الزاما همان کسی نیست که محل اقبال عمومی باشد اثباتا.
@Cmorghgrom30
.
795 viewsPouya, 14:02