Get Mystery Box with random crypto!

🍃🌹Łσoσving🌹🍃

لوگوی کانال تلگرام looveing — 🍃🌹Łσoσving🌹🍃 Ł
لوگوی کانال تلگرام looveing — 🍃🌹Łσoσving🌹🍃
آدرس کانال: @looveing
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 13
توضیحات از کانال

@woodred ارتباط با مدیر؛
لطفا مطالب کانالو فراورد کنید .
لینک کانال💞💞
🌟👇👇👇👇👇👇👇🌟
@Looveing
💢👆👆👆👆👆👆👆💢

Ratings & Reviews

4.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2019-05-28 13:13:21 یاد گرفتم این بار که دستانم یخ کرد، دستان کسی را نگیرم!
جیب هایم مطمئن ترند.!!

دنیا رو می بینی؟ حرف حرف میاره، پول پول میاره، خواب خواب میاره. ولی 'محبت'، "خیانت" میاره!

کاش همه میدانستن دل بستن به "کلاغی که "دل" دارد، بهتر است از "طاوسی که زیبایی" دارد!!

کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی ها را یکجا بالا آورد!!!!
وفاداری آدم ها رو "زمان" اثبات
می کنه نه "زبان"!!!

زندگى به من آموخت: که"هيچ چيز از هيچ كس بعيد نيست"!!!!

این جمله رو هرگز فراموش نکن : "برای دوستت دارم بعضی ها؛ "مرسی" هم زیاد است!
145 views10:13
باز کردن / نظر دهید
2019-05-28 13:13:10 پول داشته باشی.
درکت میکنن،نداشته باشی ترکت میکنن
به همین ردیفی قافیه...
123 views10:13
باز کردن / نظر دهید
2019-03-21 19:18:37
169 views16:18
باز کردن / نظر دهید
2019-03-21 19:18:37
152 views16:18
باز کردن / نظر دهید
2019-03-21 19:18:36
144 views16:18
باز کردن / نظر دهید
2019-03-21 10:09:10 #ما_آمدیم_نبودید!

قبل تر ها، عید که میشد، حتی اگر ساعت سه صبح هم میبود، بیدار میشدیم، با چشمان پف کرده و باز و بسته لباس های نو میپوشیدیم. هفت سین میچیدیم مینشستیم سرِ سفره ! منتظر میشدیم آن موسیقی معروف و پر سر و صدا از تلویزیون بیاید بیرون. همه در عالم خواب، پدر و مادر زیرِ لب دعا زمزمه میکردند، بچه ها کج و معوج و خواب آلود. بعد یکهو آن بوق و کرنا یک انرژی مضاعفی به جمع میداد که انگار قوم مغول حمله کرده !
میریختیم سر میوه و شیرینی و آجیل و بوس‌. این بوس که میگویم از واجبات بساط بود. اصلا رسم بود بوس کنی عیدی بگیری‌. بعد پدر بزرگِ خانواده از لای قرآن از آن پول های شسته رُفته و صاف و صوف میداد. میبردیم میگذاشتیم لای وسایل های بسی ارزشمندمان. گه گداری هم اگر یادمان میماند تاریخ میزدیم روی پول. بعد میرفتیم لباس هایمان را درمی آوردیم می چپیدیم زیرِ پتو.
صبحِ علی الطلوع با سر و صدا بیدار میشدیم که برویم عید دیدنی. بچه ها هم که عاشق عیدی. اصلا میبوسیدیم که عیدی بگیریم! روزی پنجاه شصت تا خانه را میگشتیم. آنها که بودند حمله میکردیم. اگر نبودند روی کاغذ مینوشتیم "آمدیم خانه نبودید" . می آمدیم خانه ده بیست تا آمدیم خانه نبودید از لای در جمع میکردیم.
میرفتیم خانه ی فامیل یک فامیل دیگر آنجا میدیدیم پا میشدیم با آنها می آمدیم خانه خودمان. خاله بازی ای بود برای خودش!
اما حالا، هیچ برگه ای لای در نیست...
خاله بازی هایمان ته کشیده...
عید هم که اصلا نصفه شب نباید باشد...
پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها هم مینشینند قاب عکس ها را تمیز میکنند ...
آهای !
مهربان همیشگی
آمدیم خانه نبودید ...
138 views07:09
باز کردن / نظر دهید
2019-03-20 15:08:15
114 views12:08
باز کردن / نظر دهید
2019-03-20 07:57:58
هفت سین آرزوهای نوروز امسال:

سایه پدر و مادر بر سرتون
سلامتی جسم و جانتون
سرسبزی خونه هاتون
سخاوت دل ‌هاتون
سرنوشت زیبا در تقدیرتون
سبد سنبل تو نگاهتون
سیب لبخند همیشه رو لباتون ...

118 views Havatodaram , 04:57
باز کردن / نظر دهید
2019-03-19 22:05:43 بلاک و فوش ازاد
23 views✿↝.. دخترک غمگین ..↜✿, 19:05
باز کردن / نظر دهید