2022-07-21 17:46:49
#شعر_ناب
دردانۀ هستی
دریاب مرا، العجل ای جان جهان
خورشید رُخت کی شود ای یار، عیان؟
مست از می جامت شدهام روز الست
نفی ابدش نمودهام هرچه که هست
"إلّا"ی خُمت جان و دلم کرده چه مست
با "لا"ی جنون کشته دلم هرچه که هست
دریاب مرا، العجل ای جان جهان
خورشید رُخت کی شود ای یار، عیان؟
یک روز تو را به دیدهام میبینم
زیر قدمت به پای خود بنشینم
سر تا به قدم، به پای تو میریزم
از خال رُخت دستهگلی میچینم
دریاب مرا، العجل ای جان جهان
خورشید رُخت کی شود ای یار، عیان؟
حاکم به جهان ازل و هم ابدی
بر کل جهان، اُمّی مولا و أبی
لا فرق بوَد بین تو و بین خدا
دردانۀ اویی و خود تو صمدی
دریاب مرا، العجل ای جان جهان
خورشید رُخت کی شود ای یار، عیان؟
مر ذات خدا را تو که هستی مرآت
چون عاشق ذاتش تو که بودی در ذات
حق از تو تجلی بنمودش اوصاف
آیینه شدی عکس خدا را به حیات
دریاب مرا، العجل ای جان جهان
خورشید رُخت کِی شود ای یار، عیان؟
بر عشق و جنون، حیات عین مرگ است
عشق تو چو آوندِ درون برگ است
خشکیده شود ریشۀ هستی بی عشق
عشق تو به ویرانۀ هستی، ارگ است
دریاب مرا، العجل ای جان جهان
خورشید رُخت کِی شود ای یار، عیان؟
با بودن تو حیات و هستی چه بوَد؟
با عشق و جنون، صحبت مستی چه بوَد؟
با هستی تو، هستی ما نابودی است
چون تو عاشقی، عاشق مهدی که بوَد؟
دریاب مرا، العجل ای جان جهان
خورشید رُخت کی شود ای یار، عیان؟
#خانم_فاطمه_میرزایی
@Lotfiiazar
hamgaman-institute.ir
893 views14:46