Get Mystery Box with random crypto!

امروز ظهر بابام رسيور رو برداشت و گفت تا بعد از عاشورا ماهواره | مجله لبخند سبز

امروز ظهر بابام رسيور رو برداشت و گفت تا بعد از عاشورا ماهواره تعطیل!!!
من با ناراحتی گفتم چرا و خلاصه کلی مشاجره با بابا و یه سیلی آبدار که حواله شد تو گوشم. ....
واسه همین قهر کردم و ناهار نخوردم و واسه شام هم گفتن برو تو هیأت عزاداری یه نذری ، چیزی واسه خودت جور کن
خلاصه ما هم با این قیافه اجق وجق رفتیم مسجد محل!! فضا معنوی و تریپ عزا منو دستپاچه کرد و گفتم حاج آقا اینجا افطار میدن؟ یارو با تعجب نگام کرد و گفت:افطار!!
تو یه لحظه همه نگاهها اومد سمتم و صدای صلوات اومد.
حاج آقا گفت ما کجاییم و تو کجا؟ خلاصه آبجوش نباتو یه پرس چلوکباب زعفرانی و نوشابه و سالاد و چای تازه دم و....
حاج آقا به افراد تو مسجد گفت از این برادر باید روزه گرفتن واقعی رو یاد گرفت که محرمش و لب تشنه و گرسنه میگذرونه
. سرتون رو درد نیارم الان صدر مجلس نشستم و پارچه تبرکی بهم میمالونن و رو به سمت من سینه میزنن
10 دقیقه دیگه قراره یه نوزاد بیارن که من تو گوشش اذان و اقامه بخونم!
بغض گلوم رو گرفته?!!!،،،
@lsabz