شب از نیمه گذشته. نشستیم پای پنجره. کنار گلدونی که همیشه سبزه | یاس
شب از نیمه گذشته. نشستیم پای پنجره. کنار گلدونی که همیشه سبزه چون تو میخندی. خندههات امّیدن و تو اینو خوب میدونی. گلدون دل منم تو سبز نگه داشتی قبل از اینکه پژمرده شه. بهت میگم این خوشگلی چیکار میکنه با آدم یا صاحب جمال؟ از تو شیشه نگام میکنی غش غش میخندی مثه بچه گربه میای بغلم. غرض اینکه این آهنگ هم طریقه مصرف داره. مثه همه آهنگایی که اینجا گذاشتم. اونم اینه که باید شبتون از نیمه گذشته باشه و پلی کنین و یار در آغوش قصه فردایی رو به هم بگین که همه گلدونا توش سبزن. در گوشش بگین تو قصه امّیدی، برای دلی که ریشههاش در حال خشکیدن بود. شونههای برهنهش رو ببوسید که بنیان عمر بر باد است و این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست.