شهادت عبدالله ابن الحسن (ع) عبدالله بن حسن بن علی (علیهالسّ | کانال امین
شهادت عبدالله ابن الحسن (ع)
عبدالله بن حسن بن علی (علیهالسّلام)، از شهدای کربلاست که در آغوش عموی خویش، امام حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسید.
طبری از او به «نوجوان» یاد کرده و نام او را ذکر نکرده است (۱) اما مرحوم شیخ مفید و مرحوم سید بن طاووس، صراحتا نام او را «عبدالله بن حسن» ذکر کردهاند. (۲)
در این هنگام عبدالله بن حسن بن علی (علیهالسّلام)، که نوجوانی نابالغ و (در زیبایی) همانند ماه شب چهارده بود (۳) از پیش زنان بیرون آمد تا کنار عمویش حسین (علیهالسّلام) ایستاد.
زینب (س)، دختر علی (ع) خود را به او رساند تا او را نگه دارد.
حسین (ع) به خواهرش فرمود: خواهرم او را نگه دار عبدالله نپذیرفت و به شدت مقاومت کرد و گفت: به خدا، از عمویم جدا نمیشوم.
ابجر بن کعب یا در نقل طبری، بحر بن کعب (۴) ، با شمشیر به طرف حسین (ع) حمله کرد.
آن نوجوان گفت: یا ابن الخبیثة ا تقتل عمّی؟ «ای ناپاکزاده، عمویم را میکشی؟».
ابجر ، شمشیری به سوی حسین (ع) حواله کرد و عبدالله دستش را مقابل گرفت و دستش جدا گردید و از پوست آویزان شد.
عبدالله صدا زد: ای مادر،
امام حسین (ع) او را در آغوش کشید و فرمود: ای برادرزاده، برآنچه پیش آمد، صبر کن و امید خیر از سوی خدا داشته باش. خداوند تو را به پدران شایستهات، به رسول خدا (ص)، علی بن ابی طالب (ع)، حمزه ، جعفر و حسن بن علی ملحق میکند. (۵)
ابن نما و سید بن طاووس بعد از جمله امام که فرمود: یلحقک بابائک الصالحین، میافزایند. در این هنگام حرمله، تیری رها کرد و آن کودک را به شهادت رساند. (۶) طبری نیز قاتل او را حرمله میداند. (۷)
سپس حسین (ع) دستش را به آسمان بلند کرد و گفت: اللهم امسک عنهم قطر السّماء وامنعهم برکات الارض، اللهم فان متعتهم الی حین ففرقهم فرقاً واجعلهم طرائق قدداً ولاترض عنهم الولاة ابداً فانهم دعونا لینصرونا فعدوا علینا فقتلونا.
«خدایا، باران آسمانت را از آنان بازدار و آنان را از برکات زمین محروم کن. (۸) خداوندا، اگر آنان را تا مدتی (از نعمت هایت) برخوردار کردی، در میانشان تفرقه و جدایی بینداز و آنها را فرقهها و گروههای پراکنده قرار بده و همیشه حاکمان را از آنان ناخشنود ساز؛ چرا که آنان ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند، اما بر ما ستم روا داشته، ما را کشتند» (۹)
پی نوشت : ۱) طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۰-۴۵۱. ۲) سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۳. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۱۰. ۳) ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۰۳. ۴)طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۱. ۶) طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۶ شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۱۰ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۰۳. ۶) ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیرالاحزان، ص۷۴ سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۳ ۷) طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والملوک، ج۵، ص۴۶۸ ۸) طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۱ ۹) شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۱۰-۱۱۱ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۴۶۹.
منبع پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۶۴