ادامه مطلب از پست قبلی آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در تاریخ روحان | کانال رسمی محمد مطهری
ادامه مطلب از پست قبلی
آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در تاریخ روحانیت پس از انقلاب؟ (بخش پایانی از سه بخش)
محمد مطهری
اگر روحانیت مستقل مجال بروز و ظهور لازم را مییافت و برخی دستهای ناآگاه و بعضا خناس، سادهدلانی از جریان انقلابی را به جانش نینداخته و دوگانگی درست نمیکردند، «روحانیت مستقل» هم پناه مردم بود و هم تکیهگاه بزرگ نظام و هم پشتوانه عظیم رهبری. به جد معتقدم که در این صورت از ترس موضع روحانیت مستقل، نه قتلهای زنجیرهای اتفاق می افتاد و نه دیگر فجایع از یاد نرفتنی مانند اعترافات اجباری متهمان پرونده هستهای، و البته جایگاه رهبری در جامعه بالاتر از جایگاه امروز میبود.
باز اگر به استقلال روحانیت بها داده میشد، چیزی شبیه اعتراض اخیر و به موقع رهبر انقلاب به افشای نام افراد از تریبون مجلس قبل از اثبات جرم، بارها و بارها از سوی روحانیت مستقل دیده میشد و چه اثرات مثبتی در جامعه داشت. مثلا اگر روحانیت مستقل، درباره نمایش تلویزیونی چهره حدود صد مدیر و خدمتگزار نظام در دادگاه در سال ۸۸ پیش از صدور هر نوع حکم قضایی (آن هم با نشاندن آنان در میان شروران و چاقوکشان در دادگاه) واکنش نشان میداد، هنوز درگیر ترکشهای آن سال تلخ نبودیم. ناگفته پیداست که ارمغان اعتراض به این بیقانونی بدیهی در آن ایام، دریافت القابی چون فتنهگر و بیبصیرت بود.
کسانی که برنامه جوانان انقلابی را مدیریت کرده و گاه عقیده های اغراقآمیز درباره ولایت فقیه ترویج میکنند، مثلا هر حرکت روحانیت مستقل را دشمنی با ولایت فقیه معرفی میکنند، از یک سنخ نیستند. گر چه برخی افراد از روی اخلاص چنین میکنند، متأسفانه برخی دیگر به خاطر منافع خود طرفدار این قرائت از ولایت فقیه هستند و نه از روی اعتقاد.
اینکه چرا این گروه دوم عدهای جوانان مؤمن انقلابی را - که بعضا اهل تهجد بوده و اکثر آنان از زندگی حداقلی محرومند - میفریبند و استقلال روحانیت را به «زدن آقا» تفسیر میکنند، دلیل روشنی دارد. این افراد زیرک به خوبی میدانند که هر چه رهبری را عرشیتر جلوه دهند با چسباندن خود به ایشان، خود را از هر گونه حسابرسی، پاسخگویی و شفافیت، بیشتر در امان میبینند. در واقع این گردانندگان پشت پرده، جز افزودن بر قدرت خویش هیچ هدفی ندارند و به رهبری به عنوان وسیله مینگرند تا جایگاهی لازم الاطاعه.
از همین روست که وقتی رهبر انقلاب تصریح میکنند که مخالفت کارشناسی با نظرات من هیچ ایرادی ندارد، کمترین مجالی برای پیگیری و تحقق آن نمیدهند و بلکه فضا را بستهتر میکنند زیرا عملی شدن آن را مقدمهای برای نور انداختن بر پستوهای خود میبینند. این در حالی است که تردید ندارند که فراهم آوردن زمینه انتشار بیدغدغه نظرات کارشناسی مخالف رهبری، تاثیر بهسزایی در افزایش محبوبیت رهبر انقلاب خواهد داشت.
به هر حال ارزش واکنش گسترده نهادها و مقامات روحانی به توهین به آیتالله صافی در این بود که از یک طرف با هوشیاری تشخیص دادند که کیان روحانیت، ولو ناآگاهانه، هدف قرار گرفته است و از طرف دیگر علیرغم اینکه این مطلب در سایتی با ارتباطات و اختیارات خاص منتشر شده بود، در اراده نهادهایی مثل «جامعتین» در همراه شدن در این حرکت اعتراضی خللی ایجاد نکرد. این واکنشها، بوی معطر استقلال روحانیت را به مشام میرساند.
خطرهایی که نظام اسلامی و مهمتر از آن، دین مردم را تهدید میکند کمشمار نیست و کارسازترین راه مقابله با این خطرات بیرونی و درونی، پیوند دادن آن دسته از مردم با نظامی است که با آن قهر کرده و امید خود را به آن از دست دادهاند. برقراری مجدد این پیوند، از حاکمیت که یک طرف قضیه است بر نمیآید بلکه این روحانیت مستقل است که می تواند نقشی اساسی به عهده گیرد؛ روحانیتی که همواره کنار مردم باشد، انحرافات را گوشزد کند و از هیچ نیرویی جز خدا نترسد.
چنین روحانیتی وقتی فیلمهای تکاندهنده از اوین پخش میشود و یا چند روز تظاهرات آبان ۹۸ به آن تعداد کشته میانجامد، برای واکنش نشان دادن، منتظر چراغ سبز نیروهای امنیتی نمیماند و مواضعش را با رضای الهی تطبیق میدهد نه اخبار تلویزیون. این گونه مواضع، برکاتی شگفت در تقویت ایمان مردم و پیوند آنان با نظام و رهبری خواهد داشت.
اگر اتحاد روحانیت در آبان ماه ۱۴۰۰ طلیعه چنین حضور و بروزی برای روحانیت مستقل باشد، میتوان به بقای نظام اسلامی بسیار امیدوارتر بود. تنگ کردن فضا برای روحانیت مستقل، راه را برای پروژه خطرناک تبدیل «رهبر انقلاب» به «رهبر انقلابیون» که در حال وقوع است، هموار میکند.
کانال محمد مطهری در تلگرام:
http://t.me/m_motahari
در ایتا:
http://eitaa.com/m_motahari