پدرام امروز رفیقای بابام داشتن تلفنی باهاش صحبت میکردن گفتن که چند روز پیش توی میدون نیایش کرمانشاه یه فرش فروشی هست که یه نگهبان داره گفت این نگهبان بنده خدا با خانومش به مشکل میخوره و خانومش از کلانتری اونجا آشنا داره خانومش به آشناهاش میگه که برید به یه…