چرا بسیاری از فرمول‌ها و پیش‌بینی‌های اقتصادخوان‌های ایرانی در | Madadi_invest
چرا بسیاری از فرمول‌ها و پیش‌بینی‌های اقتصادخوان‌های ایرانی درست از کار در نمی آید؟
با یک مثال بحث را آغاز کنیم:
در علم اقتصاد یک نمودار و تابعی داریم به نام تابع عرضه و نمودار دیگری داریم به نام تقاضا..
طبق تابع و نمودار عرضه اگر قیمت یک کالا افزایش یافت عرضه آن کالا نیز افزایش خواهد یافت. به عبارتی با افزایش قیمت دارندگان آن کالا ترغیب می‌شوند که کالای خود را بفروشند و این افزایش عرضه منجر به تعادل عرضه و تقاضا خواهد شد.
حال در فضای واقعی اقتصاد بیمار ما متاسفانه زمانی که قیمت یک کالا افزایش می‌یابد دارندگان آن کالا بیشتر میل به احتکار و انبار کردن آن کالا پیدا می‌کنند و مادامی که قیمت افزایشی می‌شود عرضه نیز کاهش می‌یابد!
همینجا یکی از مهمترین اصول اولیه اقتصاد نقض می‌گردد!
این یک مثال بسیار ساده بود برای اینکه بدانیم ماجرای اقتصاد رفتاری و اثرات آن در کشور چگونه تمامی فرمول‌ها و حتی بدیهیات اقتصاد را زیر سوال می‌برد!
در سایر موارد هم همین گونه است. مثال دیگری که می‌توان برای این روزهای اقتصاد کشور زد ماجرای نرخ بهره است!
بانک مرکزی نرخ بهره را در کشور افزایش می‌دهد! طبق اصول اقتصادی این تصمیم مهمترین نقش را در کنترل تورم و هدایت آن دارد و می‌تواند منجر به کنترل و افت تورم شود. اما در کشور ما چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
نرخ بهره از ۲۰ به ۲۳ افزایش می‌یابد! هم زمان گزارش بانک مرکزی منتشر می‌شود و نسبت پول به شبه پول افزایش چشم گیر می‌یابد! به عبارتی مردم سپرده خود را از بانک خارج می‌کنند!!!
هدف بانک مرکزی که جمع آوری نقدینگی در بانک‌ها بود با شکست مواجه می‌شود. حال بانک‌ها مجبور هستند آن اضافه نرخ بهره را نیز به سپرده‌های فعلی سود بیشتر بدهند! آیا از پس آن برخواهند آمد؟ احتمالا خیر!
مجبورند از بانک مرکزی استقراض کنند! بانک مرکزی هم بدون پشتوانه پول چاپ می‌کند تا به بانک‌ها بدهد! و همین ماجرا در کمال ناباوری منجر به افزایش دوچندان نقدینگی کشور و خلق تورم می‌شود!
لذا این وضعیت اقتصادی کشور با فرمول‌ها و آنچه در کتاب‌ها نوشته‌اند و به فارسی ترجمه شده است هم‌خوانی ندارد!
