واکسیناسیون کرونا و تنازع بقا (سیده فاطمه حبیبی) به این اخبا | سیدمجیدحسینی
واکسیناسیون کرونا و تنازع بقا
(سیده فاطمه حبیبی) به این اخبار توجه کنید: سازمان نظام پزشکی طی نامهای به وزارت بهداشت خواستار در اولویت قرار گرفتن هنرمندان جهت تزریق واکسن کرونا شد
کانون وکلا در نامهای به وزیر بهداشت تقاضای قرار دادن وکلا در اولویت تزریق واکسن کرونا را کرد
شهردار و تعدادی از اعضای شورای شهر آبادان با ثبت نام خود در لیست پاکبانان، واکسنی که سهمیه ایشان بود را به خود اختصاص دادند
از ابتدای ورود واکسن کرونا به کشور و آغاز واکسناسیون، این دست خبرها به اشکال مختلف به گوش میرسد و گویی تمامی ندارد؛ و البته اینها تنها خبرهایی است که به رسانهها راه یافتهاند و به نظر میرسد وزارت بهداشت علی الدوام تحت فشار چنین درخواستهای خودخواهانه از سوی افراد و گروههای مختلف قرار دارد.
ریشه این فردگرایی افراطی که شکل مبتذلش را در اقدام سخیف شهردار و اعضای شورای شهر آبادان برای دریافت واکسن کرونا میبینیم، به بیش از سه دهه قبل برمیگردد.
هنگامی که با سیاستهای تعدیل اقتصادی و راه افتادن مانور تجمل و اشرافیت گرایی، جامعه ایرانی به سوی فرهنگ دلخواه نولیبرالیسم، حرکت که نه، بلکه خیز برداشت.
جهانبینی نولیبرالیسم ریشه در داروینیسم اجتماعی دارد. و این تفکری است که توسط اسپنسر فیلسوف بریتانیایی، با نظریه «بقای اصلح» بنا شد.
اسپنسر قوانین محیط زیست شناختی را که به بقای گونههای مختلف زیستی میانجامید، به محیط انسانی تعمیم داده و معتقد است بحران های اجتماعی از قبیل بیماری، جنگ، رکورد و تورم اقتصادی و... سبب غربال شدن جامعه میشود.
افراد ضعیف را از بین میبرد و افراد شایستهتر باقی میمانند. و به این ترتیب جامعه به سوی تکامل پیش میرود.