Get Mystery Box with random crypto!

نخستین دیدار فرزانه با هدایت راه رفتن هدایت تند و بریده بود. | مخفیگاه

نخستین دیدار فرزانه با هدایت

راه رفتن هدایت تند و بریده بود. یک دستش را توی جیب کتش چپانده و آرنجش را به کمرش سفت مماس کرده و دست راستش را به کنار قفسه سینه اش آورده بود و از سیگار لای انگشتانش دود بلند میشد. سرش پایین بود و زانوانش را مثل اسبی که ترات برود خم میکرد.

توی دلم گفتم با یک آدم استثنایی ملاقات کرده ام. و ذوق کردم. هیچ چیزش شبیه افرادی که میشناختم نبود. نه حرف زدنش ، نه حرکاتش. افکارش را مستقیم و بی آب و تاب بیان میکرد ، حرکاتش همه به طرف خودش ، حتی به درون خودش ، کشیده میشد و چشمانش در یک نگاه زود گذر باطن شما را میخواند ...

#مصطفی_فرزانه (م.ف.فرزانه)
کتاب: آشنایی با صادق هدایت



کانال مخفیگاه: @makhfigah_channel