2021-02-08 12:42:05
@manOaghamoon1
#تجربه اعضاى عزيزمون
#شب_زفاف
من ميخوام خاطره شب زفافم رو بگم.
اوایل عقد با همسرم رفتیم پیش ماما و ایشون بعد از معاینه گفتن که واژن شما از نوع حلقویه و شاید خونریزی نداشته باشه.
با عشقم قرار گذاشتیم که اون کارو بذاریم واسه شب عروسی بعد از اینکه همه ما رو تنها گذاشتن.
شوهرم اول وضو گرفت و دو رکعت نماز خوند. بعد گوشه های خونه آب پاشید. منم توی اتاق منتظرش بودم. اومد تو و با کمک خودش، لباس عروسمو از تنم درآوردیم. بعد با شوق منو کشوند توی تخت و شروع کرد به معاشقه
خیلی از من #تعریف کرد. از زیباییم، از اندامم. بهم گفت که امشب چقدر خوشگل شده بودی هیچ وقت حرفای اون شبش یادم نمیره.
بعد از اینکه من کاملا آماده شدم و البته بعد از ارضا شدنم، عشقم یه بالش گذاشت پشتم و یکی هم گذاشت زیر کمرم. کم کم شروع به #دخول کرد اما با این وجود من درد شدیدی رو تجربه کردم، چون استرس داشتم.
بعد که متوجه پاره شدن پرده شدم شروع کردم به #گریه و ناز کردن. شوهرم بغلم کرد، میخندید و میگفت: دیگه چرا گریه میکنی؟ تموم شد. زن شدی!
خلاصه کلی نازمو کشید. هوامو داشت، اما من خونریزیم زیاد بود. ما در برابر رسم مزخرف نشون دادن دستمال ایستادیم و گفتیم که این یه مسئله ی شخصیه. من بابت این مسئله هنوزم از شوهرم تشکر و بهش افتخار میکنم.
@manOaghamoon1
1.7K viewsنفــ ali ــس بانــو کانال منوآقامون, 09:42