#ادبی مردی از دریا نمی‌آید، مگر موعود مرد؟ یا مگر موسی میان نیل خشم‌آلود مرد؟ برف پیش از لمس دریا، ابر پیش از لمس کوه ماه پیش از لمس برکه، آب پیش از رود مرد بت‌پرستی در سکوت سرد سنگ‌ستان سرود: بازهم پیکرتراشی پیش یک معبود مُرد رنج‌ها بردم که پیغمبر شوم آخر، ولی هرچه نیلوفر درون ذهن بودا بود مرد پا‌به‌پای گریه‌هایم اشک می‌ریزد فلک زهره سازی خوش نمی‌سازد، گمانم عود مرد این غزل‌های سلیمان است، شعر ناب نیست گو مزامیر سلیمان بر لب داوود مرد هیبت این مردمان سنگدل پوشالی است مرد مردستان در آن سوی نبود و بود مرد ما شکوه رقص در خیزاب را کم دیده‌ایم ناخدا، اما، میان موج قهرآلود مرد مسعود آلگونه جونقانی ۰۱/۰۶/۱۰ @manojuneghan 1.4K viewsedited 05:27
