Get Mystery Box with random crypto!

نام اثر: کافه چی کافه چی خاندانش را به اسارتِ گور برده بود! | کافه نادری☕️

نام اثر: کافه چی

کافه چی
خاندانش را
به اسارتِ گور برده بود!
غبارِ سردِ عرق بر پیشانی اش،
شیرچای را سر می کشد!

رویِ سقف چوبیِ شکسته اش،
پیله های پروانه ی موروثی!
سجاده ای
به رنگِ عجز!

یک نفر می شوید خشمش را،
تویِ فنجانِ چرکیِ بی اعصاب!
راه طولانیست،
کاروان کمی نماز می خواهد،
کمی خدا!
ته پُر آویزان رویِ دوشِ سردار!
مردِ ماتم زده ای می خندد،
غضبِ تلخِ دل آزار!

نگاهِ گُنگِ کافه چی!
زنی سیاه پوش
در میانه ی قافله!

پولَک های چاروکِ عزا،
سنگینیِ نگاه کافه چی!
یادآورِ خالکوبیِ سنگِ قبر!

مردُمک های لختِ زنِ بی جان،
خیره به
داغِ پیشانی کافه چی!
سردار پوستینِ خشمش را
در تنِ بی جان قافله، قاب می کند!
نگاه ها به
خط های ممتدِ پیشانی سردار!

بغضِ سکوتِ کافه چی!
فاجعه را
زنِ سیاه پوش می داند!
چایِ دارچینِ تلخ را،
نیمه جان رها می کنند!

کاروان
خستگی هایش را بر می دارد،
سردار
پیشتازِ جان های مُرده!

رگ های
بادکرده ی پشتِ دستان کافه چی!
کمی می لرزند،
کمی خیس می شوند،
بغضِ نبض هایش را می بلعد،
صدایش از تهِ یأس!
«دُر بی بی»
چشم ها بر می گردند!

#منصور_نادری
@mansournaderi2m