Get Mystery Box with random crypto!

داستان خانواده ايرانی قرمزيان | قاسم خرمي در همين رو | Market analysis

داستان خانواده ايرانی قرمزيان

| قاسم خرمي

در همين روزها كه زير فشار تحريم و كرونا، سقف آرزوي بسياري از ايراني ها، «زنده ماندن» آنهم با دريافت دوز اول واكسن بركت است و يا براي فرار از بيماري و مرگي كه مسئولين با «نمك» ما رقم زده اند...

در همين روزها، كه به خاطر كاهش بي سابقه سرمايه گذاري هاي داخلي و خارجي، چشم اميد ما به چند بازرگان مفلوك و يا مشخصا قاچاقچي چيني و كره اي و روسي دوخته شده است تا حياتي ترين بخش هاي توليد و صنعت كشور، لنگ چند قطعه ي وارداتي نماند…

در همين روزها، كه ميليون ها جوان ايراني، روز شماري مي كنند تا در فرداي كرونا، دوباره ميلياردها تومان پول خود را صرف اقامت در برج هاي مجلل دبي و قبرس و تركيه کنند و با اشتیاق بشتابند تا آواز و آهنگ، هنرمندان خودشان را در كشورهاي همسايه گوش كنند…

و خلاصه در همين روزها، كه احساس مي كنيم زير صد آسمان تاریک جهان، يك ستاره نداريم، بد نيست بدانيد كه بزرگترين مركز تجاري جهان، بزرگترین تفریحگاه ساخته شده جهان، بزرگترین دریاچه و استخر سرپوشیده جهان، بزرگترین پیست اسکی و هاكي سرپوشیده جهان، بزرگترین پارکینگ اتومبیل جهان و بزرگترین بنگاه ملکی و مستغلات جهان، متعلق به یک خانواده ایرانی ساکن کاناداست که سالانه ميليون ها جهانگرد پولدار اروپايي و روسي و چيني و انگلیسی و آلمانی و غیره … در نوبت می ایستند تا ميلياردها دلار خود را صرف خريد و تفرج در این اماکن كنند.

خانوده قرمزیان در آمریکا و کانادا و شاید در کل جهان با بزرگترین سازه تجاری جهان، معروف است؛ «وست ادمونتون مال- West Edmonton Mall) » كه تا سال ۲۰۰۴ بزرگ‌ترین مرکز خرید جهان بود و اکنون شعبه ای از آن در نیوجرسی با نام « mall of american» بزرگ‌ترین مرکز خرید آمریکا و دهمین مرکز خرید بزرگ جهان است.

این مرکز تجاری و تفریحی با مساحت حدود ۵۰۰ هزار مترمربع ، در بر گیرنده ۸۰۰ فروشگاه، ۲۵ رستوران با وسیع ترین و با شکوه ترین سالن ها و تجهیزات ورزشی، سرگرمی، فرهنگی و سینمایی است که سالانه 32 میلیون بازدید کننده دارد و ( بعد از عجايب هفت گانه) هشتمين شگفتي دنيا ناميده مي شود.

اين مگامال، به همراه شركت « تریپل فایو گروپ – Triple Five » يعني بزرگترين بنگاه املاك و مستغلات جهان و داراي 400 شعبه در کشورهای کانادا، آمریکا، بریتانیا، ژاپن، تایوان و خاورمیانه و نيز شيك ترين هتل لاس وگاس، يك شركت معتبر نفتي و همچنين صدها موسسه جانبي در چين، آفريقا و هنگ كنگ، متعلق به «يعقوب قرمزيان» و پسرانش اسکندر، نادر، رافائل و بهمن است.

يعقوب قرمزيان تاجر خرده پا و از يهوديان اهل آذربايجان ايران بود كه فرش هاي محلي آن منطقه را مي خريد و به تجار تهراني مي فروخت. به مرور زمان ، خود او با تجار خارجي طرف شد و مستقيما به تجارت فرش و پارچه هاي نفيس ايراني مبادرت كرد و به يكي از تجار سرشناس كشور مبدل شد. اعتبار او به حدی رسید که گفته مي شود در جريان كنفرانس تهران كه رهبران متفقين (روزولت، چرچيل و استالين) در ايران حضور داشتند، شبي را نيز ميهمان منزل او بودند.

قرمزيان در اواخر دهه 1940 ميلادي و در شروع حكومت محمدرضاشاه پهلوي به همراه خانواده اش به نيويورك آمريكا مهاجرت كرد و در آنجا، فروشگاه كوچكي در زمينه صنايع دستي و مخصوصا فروش قالي و قاليچه هاي ايراني داير كرد. كار او و پسرانش،خيلي زود رونق پيدا كرد و در کمتر از سه دهه تبدیل به اعجوبه ای در تجارت جهاني شدند.

افسوس نبايد خورد كه چرا قرمزيان در ايران نماند؛ چون مطمئنا سرنوشتي بهتر از تاجر همكيشش القانيان (مالك پلاسكو) پيدا نمي كرد اما جاي تاسف است كه از سرمايه عظيم اين خانواده ايراني كه حداقل در 20 كشور جهان ساري است، يك ريال آن در اقتصاد ايران جريان ندارد!

بازگويي زندگي قرمزيان، از آن جهت مهم است كه بینیم ما ملت و مردم خیلی تنها و بی چیز و بی دست و پایی نیستیم و آنچه امروز از فقر و بيماري و انزوا بر سر ما آمده، از ذهنيت وهم آلود و از نتایج اتخاذ سیاست هاي ناصوابي است که به شيوه انتحاري، برآن پای می‌فشاریم! بر خلاف تصورات موجود در خصوص یهودیان ثروتمند و مهاجر ایران، اغلب آنها هیچ نسبتی با رژیم اسرائیل ندارند و حتي سن یعقوب قرمزیان به مراتب طولانی تر از عمر حكومت اسرائیل است

الغرض، اگر روزي روزگاري، مصلحت بر استفاده از سرمايه ایرانیان مهاجر، چرخيد، خانواده پرنفوذ قرمزيان را هم از یاد نبرید. کمک گرفتن از يهوديان ايراني تبار، آنهم در چنين تنگنايي به مراتب قابل تحمل تر از تماشاي جان كندن و جان دادن هم ميهنان و يا شنیدن نیش و کنایه های دولتمردان صهیونیست و عرب خاورمیانه است.