Get Mystery Box with random crypto!

توسعه بازار

لوگوی کانال تلگرام marketshare — توسعه بازار ت
لوگوی کانال تلگرام marketshare — توسعه بازار
آدرس کانال: @marketshare
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 58
توضیحات از کانال

كانال تحليلي و آموزشي كارآفريني، بازاريابي و برندينگ
MarketShare.ir
09123487298
@Nilmoud
محمود هاشم زاده، مدير توسعه كسب و كار، بازاريابي، برندينگ

Ratings & Reviews

1.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها

2019-01-13 08:06:58
یه سری آدم خوشحال اند از اینکه سرشون خیلی شلوغه! بدون اینکه متوجه باشند این مشغله‌ای که گاه بهش می نازند معمولا ناشی از انجام نادرست کار یا مدیریت نادرست زمانه.

@Marketshare
183 viewsedited  05:06
باز کردن / نظر دهید
2019-01-10 11:26:37
کارمندان شایسته به خاطر بدی شغل سازمان را ترک نمی کنند اما به خاطر مدیر بد حتما اینکار رو خواهند کرد.
«برداشت آزاد»

@Marketshare
172 viewsedited  08:26
باز کردن / نظر دهید
2018-11-25 22:49:06
سمینار استارت آپ مانا، پنجشنبه ۸ آذر ۱۳۹۷؛ ثبت نام در:

http://evand.com/mana01

@Marketshare
431 views19:49
باز کردن / نظر دهید
2018-11-20 01:00:03 در باب روابط عمومی

معضل اصلی برای بچه های روابط عمومی تعریف نادرست و ناقص این سمته که مثل خیلی سمتهای دیگه با شرح شغلی غریبی روبرو می شه. مخصوصا با بازاریابی دیجیتال، بازاریابی مبتنی بر محتوا، کپی رایتینگ و تولید محتوا و مانند اینها یا اشتباه گرفته می شه یا هم پوشان در نظر گرفته می شه. من برای کارشناس روابط عمومی آگهی استخدام زدم و در مصاحبه با قریب به 40 نفر تقریبا همه اعلام می کردند که سازمانها از آنها بیشتر انتظارات دیگری دارند از منشی گری و پاسخگویی تلفن ها بگیرید تا بازاریابی – مخصوصا اینروزها دیجیتال -، تبلیغات و تولید محتوا. از همین جنس خطا، در مورد ارتباط این بخش با دیگر اجزای درون دپارتمان بازاریابی و دیگر بخش های سازمان هم تعریف مبهمی وجود داره.
اصل موضوع روابط عمومی حفظ روایت مناسب در جهت حفاظت از جایگاه – و وجهه و ژست - سازمان برای انتقال پیام و رویدادهای درون به بیرون از اونه. پس تمام کانالهای ارتباطی سازمان زیر نظر روابط عمومی کنترل می شه تا به درستی نقدها و برداشت های منفی از سازمان در بازخوردها جمع آوری و به سازمان گزارش داده بشه و میزان استقبال و تمایل را از سوی دیگر مورد سنجش قرار بده و به مدیران در کشف و اصلاحات انحرافات و جهت دهی به تبلیغات و تولید محتوا کمک کنه.
این مقدمه از این منظر اهمیت داره که وقتی بحث توزیع و ترویج محتوا به میون میاد از نظر من نقش روابط عمومی در تولید محتوا هم اهمیت پیدا می کنه. اصل مهم اینه که کار روابط عمومی تولید محتوا نیست، اما تدوین استراتژی محتوا بدون حضور اعضای روابط عمومی مثل بنا کردن سازه ای بدون مهندس ناظره. البته که روابط عمومی ممکنه تولید کننده محتوای خوبی باشه و لی به هر حال دو وظیفه ی مجزاست که ممکنه مثل خیلی موارد دیگه یک نفر یا یک بخش بهش مسلط باشه. اگر روابط عمومی رو پاسدار جایگاه سازمان بدونیم پس محتوای تولید شده علاوه بر تمام جنبه های مهم بازاریابی که هدف می گیره از زیر ذره بین روابط عمومی می گذره تا مبادا نکته ای وجود داشته باشه که به وجهه برند آسیب بزنه. این نکته بینی هم در فرم و هم در محتوا بایستی وجود داشته باشه. مثال تبلیغ بسیار خلاقانه ولی در عین حال برخورنده پپسی کولا رو به یاد بیارید – یا مطالعه کنید - که جامعه سیاهپوستها رو به واکنش وادار کرد و پپسی به خاطرش عذرخواهی کرد. بنابر این جدای از اینکه فرم و محتوا چقدر خلاقانه و زیبا و هدفمند آماده شده، نیاز به کنترل آن از لحاظ تناسب با زمان انتشار، شرایط اجتماعی،‌ شرایط سیاسی، قانون و مقررات جاری،‌ شرایط حاکم بر صنعت و صنف و حساسیت های جامعه از سوی متولی ای با عنوان روابط عمومی است. شاید اگر روزی به تبلیغات بیمیتو که نوعی تابو مارکتینگ محسوب می شه بازگردیم، حساسیتهایی که در زمان انتشار ایجاد کرد بلاموضوع باشه.
از طرفی دریافت و اقدام به موقع – یا بهتر بگم پیگیری مصرانه تا گرفتن نتیجه ی مطلوب و به موقع از مسئولان - در قبال بازخوردها – منفی و مثبت - هم از وظایف مهم این سمته. همونطور که می دونید منفی ها خیلی زودتر و بیشتر گزارش می شه و مثبت ها – چون وظیفه سازمانه – کمتر و دیرتر اعلام می شه. البته که مشتری خاموش که نه شکایت و نه حمایت می کنه خطرناکه! بهتره به هر طریق جامعه آماری بیشتری در دریافت بازخوردها شرکت داده بشند تا یادگیری سازمان بهتر و تشخیص و تصحیح انحرافات از جایگاه سازی برند به موقع انجام بشه. پس روابط عمومی به سمت جمعیت خاموش مشتری هم می ره تا داده های بیشتری از بازخوردها جمع آوری کنه.
در ترویج محتوا شخص من روابط عمومی رو مسئول مدیریت مستقیم کانالهای ارتباطی با بیرون سازمان می دونم و اختیار انتشار محتوا رو مخصوصا به خود تولید کننده محتوا – و نه هیچکس دیگر - نمی دم. البته که اجازه دخل و تصرف در محتوا و سانسور رو هم به روابط عمومی نمی دم. تولید کننده محتوا از جنس طراحی و تالیف و حل مساله و احساس و کودکی و به ویژه ریسک پذیریه، روابط عمومی از جنس ویراستار و ناظر و نشر دهنده، محافظه کار ومنطق و والده...

محمود هاشم زاده
@Marketshare
208 views22:00
باز کردن / نظر دهید
2018-11-12 00:19:26
محمود هاشم زاده در سمینار ۸ آذر آکادمی کاوا در باره تخصیص بهینه منابع پنجگانه برای استارت آپ ها سخنرانی می کند.

@Marketshare
127 viewsedited  21:19
باز کردن / نظر دهید
2018-11-09 16:43:19
سمینار بررسی مهارت های غایی زندگی بر اساس مدل 4H

سخنران: محمود هاشم‌زاده

اطلاعات بیشتر و ثبت نام در:
http://evand.com/4hlts01

@Marketshare
349 viewsedited  13:43
باز کردن / نظر دهید
2018-10-01 21:51:19
رویداد بررسی مهارت های زندگی بر اساس مدل 4H
@Marketshare
166 viewsedited  18:51
باز کردن / نظر دهید
2018-09-23 09:48:07 فرويد معتقد است: وسعت شخصيت هر فرد با بزرگي مشكلي كه مي تواند او را از حالت منطقي دربياورد تعريف مي شود.
از نظر من اين تعريف در اندازه گيري توان مديريت نيز مصداق دارد. حتي به اين شكل كه: انساني مي تواند رهبري و مديريت كند كه وسعت شخصيت داشته باشد.
هر چقدر يك مدير در برابر فشارها، تاثيرات خارجي و چالش هاي بزرگتر بر خود و احساساتش مسلط است، توانمندتر است. اين گفته را در باره ي فرماندهان نظامي در نظر بگيريد كه چقدر ميزان وسعت شخصيتي در عملكرد آنها كليدي است.

محمود هاشم زاده

@Marketshare
188 viewsedited  06:48
باز کردن / نظر دهید
2018-09-19 11:23:19 استاد صدقياني فر سوال بسيار جالبي رو تو صفحه لينكدينشون مطرح كردند: تصميم گيرنده سازمان چه كسي است؟
جواب كليشه اي و دم دستي: مدير عامل!
خيلي وقتها اصلا اينطور نيست! حتي در مواردي كه برداشت مي شود مدير مقتدر و جدي راس امور است در عادي ترين حالت تصميم ها تاثير گرفته از لابي هاي سازماني است. افرادي كه در سازمان سياست و مهارت لازم براي تاثيرگذاري روي تصميم مدير را دارند.
البته كه مدير به مشاور نيازمند است و مديران ارشد بايستي راهكار هم ارايه كنند، اما اينكه تصميم نهايي كه از بين راهكارها كدام گزينش شود، به قدرت افراد موثر در تصميم گيري مدير (اغلب از طريق احساسات) وابسته است. عدم تشخيص اين امر باعث مي شود توافقات با مديرعامل با حضور تصميم گيران پنهان به تعارض و اختلاف منجر شود.
شركتهايي كه افراد بي قابليت كه هميشه مجيزگو هستند و بله قربان گو، نورچشمي هستند از نظر احساسي كنترل خوبي روي مديري كه نيازمند تأييدات است دارند. هميشه شاهد خروج نيروهاي شايسته و دلسوز از چنين سازمانهايي باشيد.
تكنيك ساندويچ شناخته شده ترين شيوه اثرگذاري در تصميم طرف مقابل است: بين دو عبارت مسحور كننده، نظر و درخواست باطني به تصميم گيرنده خورانده مي شود.
هر وقت شخصي با القاب بزرگ، تعريف و تمجيد زياد و اغراق شده بحثي را شروع مي كند در انتظار ساندويچ "قصداصلي" باشيد! همانجاست كه با خود در سكوت بيانديشيد: بيش از آنچيزي هستيد كه فكر مي كند و كمتر از آنچيزي هستيد كه مي گويد!

محمود هاشم زاده

@Marketshare
165 viewsedited  08:23
باز کردن / نظر دهید
2018-09-15 23:11:12 در همه ي پروژهايي كه مديريت كردم تمركز، حساسيت و دقت ام بيشتر روي تحليل و طراحي بوده و به همان اندازه درگيري و زحمت به پايان بردن اثربخش اين فازها، فرسايشي!
ذي نفعان به عنوان پيچيده ترين المان هر پروژه معمولا بيش از هر چيز تحليل را كسالت بار مي بينند و اتلاف وقت و از طرفي تغييرات را به سادگي روي سر طراحي آوار مي كنند.
خيلي وقتها كارفرما از تعريف وانتقال آنچه واقعا نياز دارد ناتوان به نظر مي رسد و با اينحال اصلا از تحليل و نيازسنجي استقبالي ندارد و طراحي را وارد حلقه ي آزمون خطا ها مي كند تا طراح بالاخره به مفهومي برسد كه نزديك به خواسته حال اوست! و نه نياز اصلي و اوليه.
دليل اصلي هم سهل انگاري در تعريف كردن صورت مساله و دل دادن به احساسات و سلايق شخصي است. در پروژه هاي طراحي كسب و كار، سرويس، نرم افزار، بسته بندي، المانهاي برند، كمپين هاي تبليغاتي و مانند اينها، حضور سنگين ذي نفعان پروژه به جاي فاز امكان سنجي و تحليل روي فاز طراحي بيشترين آسيب را به موفقيت پروژه وارد مي كند. دلايل اصلي آن هم دخالت دادن احساسات شخصي و در نتيجه تغييرات زياد، تصميم گيري سليقه اي، عدم درك صحيح از هدف پروژه، سهل انگاشتن اهميت تحليل، پيش فرضهاي غلط در مورد طراح و طراحي، كپي برداري كور، ميكرومنيجمنت، زمانبندي نادرست و عجله، نا آگاهي و عدم مهارت در اعتماد و تفويض اختيار است.
از طرفي طراح هم معمولا روحيه جنگجو و سياسي ندارد(و گرنه احتمالا طراح نمي شد) و گاه در زير فشار مديريت باسبك مستقيم، اعتماد به نفس را از دست مي دهد و يا براي فرار از شرايطي فرسايشي تن به هر ناصوابي مي دهد كه كارفرماي قدرتمند ديكته مي كند.
نتيجه: راه حلهاي چند تكه و سست بنيان براي مسائلي كه درست تعريف نشده اند و پايه ريزي نقشه اي گنگ و الكن براي اجراي پروژه مي شوند. مطمئن ام نمونه هاي بي شماري در دور و بر قابل مثال زدن اند.
محمود هاشم زاده

#IDFTehranMeetUps
@Marketshare
131 viewsedited  20:11
باز کردن / نظر دهید