Get Mystery Box with random crypto!

به‌مناسبتِ ۲۵ اردیبهشت روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت فردوس | Matnook | ﻣﺘﻨﻮک

به‌مناسبتِ ۲۵ اردیبهشت
روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت فردوسی

در فارسی، دو واژۀ «پارس» داریم که هردو به یک صورت تلفظ می‌شوند، اما ریشه و معنای متفاوتی دارند.

۱) پارس: اقوام و قبایل آریایی‌ای که در سرزمین پارس و عیلام ساکن بودند. بنابراین به ساکنان این سرزمین و اهل آن و نیز به زبانشان «پارسی» می‌گویند. واج /p/، در این واژه، برپایۀ فرایندِ آواییِ نرم‌شدگی، به واج /f/ تبدیل شده و «پارس» و «پارسی» به‌صورت /فارس/ و /فارسی/ تلفظ گردیده‌است، مانند تغییر واژه‌های فارسیِ «اسپند»، «پیل»، و «گوسپند» به «اسفند»، «فیل»، و «گوسفند». بنابراین «فارسی» نیز فارسی است، نه عربی و نه عربی‌شدۀ «پارسی».

۲) پارس: صدای سگ، عوعو، واق‌واق. «پارس»، در این معنا و کاربرد، ارتباطی به «پارس» (سرزمین و اقوام آریایی) ندارد، بلکه از «پاس» است و «پاس» به معنای «نگهبانی» است. توضیح آن‌که، طبق یک تحول و فرایندی آوایی (← مجلۀ زبانشناسی، سال بیستم، شمارۀ اول (بهار و تابستان ۱۳۸۴)، ص ۱-۱۶)، گاهی صامت /r/ در میان برخی از واژه‌ها افزوده و تلفظ می‌شود،‌ مانند واژۀ «چرتکه» (از اصل روسی) و «خاکشیر» و «تراشیدن» که دراصل «چتکه» و «خاکشی» و «تاشیدن» بوده‌اند و سپس واج /r/ به‌ آن‌ها افزوده شده‌است.

در قدیم نیز،‌ در بخشی از قلمرو زبان فارسی، واژه‌هایی مانند «تاختن»، «پاسبان»، «گچ»، و «گفتن» به‌صورت /تَراختن/، /پارسبان/، /گَرچ/، و /گُرفتن/ تلفظ می‌شده‌اند. «پارس» نیز، به معنای «صدای سگ»، صورتِ تحول‌یافتۀ «پاس» است و درست است. درنتیجه هیچ ارتباطی با سرزمین پارس ندارد، زیرا صرفاً دو واژۀ هم‌آوا و هم‌نویسه‌اند، مانند واژۀ فارسیِ «دَم» («لبۀ چیزی») و واژۀ عربیِ «دَم» («خون»).

یادآوری:
جالب است بدانیم «پارس» نام جانوری شکاری هم هست که به آن «یوز» می‌گوییم. «پارس»، در این معنا، ترکی است که در عربی، به آن «فَهْد» گفته می‌شود. در گاه‌شماریِ ترکی نیز «پارس‌ئیل/ بارس‌ئیل» به معنای «سال پلنگ» است.
‌۱۴‌۰۰‌/۰‌۲/‌۲‌۵‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com