Get Mystery Box with random crypto!

نه پرسش درست و درمانی از پیشینه ی مشکلات طبی شد، نه سابقه ی مص | Medical humanities

نه پرسش درست و درمانی از پیشینه ی مشکلات طبی شد، نه سابقه ی مصرف دارو و حساسیت ها پرسیده شد... دفتر و دستک و پرسشنامه ای هم‌ در کار نبود...
توی کیفم ادرنالین و هیدروکورتیزون و اینجور چیزها ریخته بودم و کمی هم دلهره داشتم که با توجه به سوابق دلاورانه ام طبیعی بود...
از دخترک ظریف و خوشرویی که داشت محلول را آماده می کرد پرسیدم اگر کسی دچار آنافیلاکسی بشود چه؟
لبخندی زد و گفت نگران نباشید... خودم روی کولم تا اورژانس می برمتان...

ظهر جمعه ی سوم اردیبهشت، بعد از کش و قوس فراوان و جاماندن های چندباره از لیست گیج نظام پزشکی، هر طور بود واکسن زدم...

ما از روزگار بچگی بارها واکسن زده ایم اما این بار فرق می کرد.اینترنتی هست و اطلاعات فراوان...
یاد بیمارانم افتادم که حالا با ترس و لرز از عوارض همان استامینوفن هایی می پرسند که روزگاری از بقالی ها خریده می شد... برای همین است که علفی جاتی که معلوم نیست چه هستند را راحت تر مصرف می کنند...
خبر چیز ترسناکی است... خبر بدون ابزار تحلیل موجود وحشتناکی است که هر پدیده ای را ترسناک می کند...
خوشحالم که سرانجام همکارانم که هزینه ی جانی فراوانی داده اند در حال واکسینه شدن هستند اما کاش لااقل یک فرم ساده طراحی شده بود که پیشینه ها بطور دقیق ثبت بشوند تا اگر عارضه ای پیش آمد بشود راحت تر ردیابی اش کرد... اینطوری هر اتفاقی ممکن است به تزریق واکسن نسبت داده شود و کج فهمی و بدبینی تشدید بشود...

عارضه ی خاصی نداشتم.کمی درد محل تزریق... همین...
منتظر دوز دوم هستم و آرزو می کنم هر چه سریعتر همه ی مردم جهان، خاصه هموطن هایم واکسینه بشوند...
برای منی که یک بار کرونا را تجربه کرده ام و هر روز رنج آدم ها را زندگی می کنم، این یک آرزو و خواسته ی مهم است... کاش هر طور شده واکسیناسیون فراگیر بشود

T.me/medicalhumanities