Get Mystery Box with random crypto!

صدای پزشکان بی‌صدا: پشت صحنه احسان قدیمی، متخصص ارتوپدی و | MedVoice صدای پزشکان

صدای پزشکان بی‌صدا: پشت صحنه

احسان قدیمی، متخصص ارتوپدی و کاندیدای کمپین صدای پزشکان بی‌صدا در انتخابات نظام پزشکی

دو ماه پیش، تصمیم گرفتیم و شروع کردیم. هدف اولیه‌مان این بود که بخش جوان‌تر، محذوف و خاموش جامعه‌ی بزرگ پزشکی را که خودمان عضوی از آن بودیم، در انتخابات نظام پزشکی ۱۴۰۰ نمایندگی کنیم. اسم این حرکت را گذاشتیم کمپین صدای پزشکان بی‌صدا. با بودجه‌ی کمتر از ۲۰ میلیون تومان که از درآمد پزشکان طرحی و سرباز و دستیار به دست آمد، راه را ادامه دادیم. بدون وابستگی به یک گروه یا شخص صنفی یا سیاسی اهداف را پیش بردیم. مشکلات بسیار بودند: از بحث مالی گرفته تا مشکل نبود نیروی انسانی کافی برای انجام کارها، دور بودن بسیاری از ما از کانون تحولات و ... .

با هر سختی ادامه دادیم، ناامید شدیم و دوباره امید را باز یافتیم‌.‌ شکست خوردیم و دوباره بلند شدیم. در چندین شهر بزرگ کشور نیروهای جوان را شناسایی کردیم و لیست دادیم. تاکید می‌کنم که کل این پروسه با فعالیت کاملا غیرانتفاعی انجام شد‌. ساز و کار این کمپین با همه‌ی گروه‌های دیگر حاضر در صحنه متفاوت بود. ما به معنای واقعی کلمه مستقل بودیم.

ایرادات زیادی به کار ما وارد است: شروع دیر، کامل نبودن تیم، ناهماهنگی درتبلیغات، ضعف در ارتباط‌ گیری با دستیاران در بیمارستان‌های تهران و ... . اما با هر سختی ما توانستیم برای اولین بار پزشکان جوان و مطالبات آنها را به عنوان یک صدای مشخص و متفاوت در بین گروه‌های مختلف صنفی بلند کنیم.ما توانستیم بزرگان را به مطالبات جوانان آگاه کنیم. ما بدون تجربه و بدون امکانات پا به عرصه‌ای گذاشتیم که شک بسیاری برای موفقیت وجود داشت. مهم‌تر از همه ما به بخشی از جامعه‌ی پزشکی رو کردیم که همیشه خاموش بود. باید مدت زیادی زمان می‌گذاشتیم تا به مشارکت ترغیب شود. با همه‌ی این مشکلات، ما راه را تا انتها طی کردیم.‌ در ظاهر در تهران شکست خوردیم و نتوانستیم نماینده‌ای مستقل در میان هیئت‌مدیره‌ی تهران پیدا کنیم، اگر چه پیروزی در شهرستان‌های اهواز، یاسوج، کاشان، اصفهان، داراب، جهرم، سراوان، کازرون، محمودآباد و کاشمر خود یک موفقیب بی‌نظیر و قابل افتخار است.

به نظر من اما از چند نظر پیروزی بزرگی حتی در تهران بدست آمد‌. نخست اینکه ما با نفر اول انتخابات جناب آقای دکتر رازی وارد ائتلاف شدیم‌ و پیروزی ایشان و ارتباطات شکل گرفته و وعده‌های داده شده از سوی ایشان، کار را برای پیگیری مطالبات کمپین آسان‌تر خواهد کرد. دوم آنکه ما با رای قابل قبولی شکست خوردیم. نفر اول ۴۱۲، نفر دوم ۳۹۷ و نفر سوم ۳۴۵ رای. به بیان دیگر، گفتمان ما با چنین رای‌ای از مرحله‌ی ظهور به مرحله‌ی تثبیت رسید. دیگر کسی نمی‌تواند این بخش از جامعه‌ی پزشکی را نادیده بگیرد و مطمئنا با اندکی کار بیشتر در سال‌های آینده کرسی گرفتن حتی در تهران آسان خواهد بود‌ و می‌توان به کسب اکثریت هم فکر کرد‌. سوم آنکه کاندیدا شدن جوانان و فعالیت و مشارکت انتخاباتی به عنوان یک پروسه‌ی مرسوم پذیرفته شد و سنگ بنایش گذاشته شد. در انتخابات‌های بعدی حتما تعداد بیشتری از جوانان کاندیدا خواهند شد. با کمپین صدای پزشکان بی‌صدا فعالین صنفی تازه نفسی وارد عرصه‌ی کنش‌گری مدنی شدند و مسیر ورود به این عرصه شناسایی و علامت‌گذاری شد.

چهارم و از نظر شخص من مهترین دستاورد این کمپین تجربه‌های بسیار ارزنده از کار تیمی بود‌‌. نقطه ضعف بزرگی که همیشه وجود داشت و ما توانستیم با هر سختی و مشقتی بر آن فائق بیاییم. ما کار تیمی، هدف‌گذاری، ائتلاف، بحث، حل مشکلات، و در یک کلام مشارکت مدنی را تمرین کردیم. اگر در یک عرصه شکست خوردیم، چندین بار دیگر پیروز شدیم.

همه‌ی اینها را بگذارید کنار این مساله که ما یک ماه بعد از ثبت پایین‌ترین نرخ مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری، در اوج انفعال و ناامیدی پا به عرصه‌ی مشارکت گذاشتیم.


فکر می‌کنم کمپین صدای پزشکان بی‌صدا دالان باریک کنش‌گری مدنی را وسیع‌تر کرد و عمق بخشید. این بزرگترین پیروزی برای هر جریان جدیدی‌ست.