Get Mystery Box with random crypto!

مرثیه‌ای برای روز پزشک؛ بگذار تا بِگِریَم چون ابر در بهاران | MedVoice صدای پزشکان

مرثیه‌ای برای روز پزشک؛ بگذار تا بِگِریَم چون ابر در بهاران

نظرات نویسندگان مهمان لزوما بازتاب دهنده نگاه صدای پزشکان نیست

سوران امین‌زاده
چشم پزشک
دانش آموخته دانشگاه تهران

ظاهرا ما پزشکان باید خیلی خوشبخت باشیم، که در روزمان فقط گل و تبریک است و دل می‌دهیم و قلوه میگیریم. اگرچه رسم بر این است که مناسبت ها و روزهایی که به نام مشاغل است، بهانه ای باشد برای شادباش و قدردانی از زحمات شاغلین آن حرفه، اما در سالهای اخیر و با وخامت اوضاع اقتصادی کشور، چنین روزهایی بهانه ای می شود برای شِکوه کردن و ترکیدن بغضهای فروخفته‌ی آن جماعت. کافیست نگاهی به روزهای معلم و کارگر بیندازیم. دو قشر تاثیرگذار جامعه که هر حرکت اعتراضیشان پتانسیل تبدیل شدن به یک بمب خبری را دارد. روز دانش آموز که دربست در اختیار حکومت است و بیشتر یک جنبه نمادین انقلابی یا پروپاگاندایی دارد. روز دانشجو هم که بسته به راست یا چپ بودن دولت، مصادره به مطلوب می شود. اما روز پزشک ظاهرا باید متفاوت باشد، چرا که این قشر به هر روی توانسته به لحاظ اقتصادی گلیم خود را از آب بیرون بکشد. ولی انگار داستان اکنون متفاوت شده است. ما با پزشکانی روبه رو هستیم که درآمد چندانی از راه طبابت ندارند. رزیدنت‌هایی داریم که حتی با سیلی هم صورتشان سرخ نمی شود. متخصصین طرحی دیده‌ایم که از دیرکرد کارانه‌هایشان شرمنده خانواده می شوند. پزشکانی داریم که مورد تجاوز قرار میگیرند. پزشکانی که ترور می شوند. پزشکانی که دکتر رامین پوراندرجانی می شوند. پزشکانی که کوچ می کنند و غم این آخری-که عصاره همه موارد قبلی است- بایستی مانند صور اسرافیل در گوش خواص دمیده شود، بلکه از خواب که نه، از مرگ غفلت بیدار شوند.

اخیرا یکی از مسئولین در اظهار نظری اشاره کرده است که سفر ۵‌هزار نفر در تعطیلات به شهر وان ترکیه نشان‌دهنده رفاه مادی است. اگر منطق این نتیجه گیری را بپذیریم، آن وقت افزایش نگران کننده مهاجرت پزشکان نشانه چیست؟ به نظر میرسد کار از گوشه و کنایه زدن گذشته است و یادآوری مسائل اخلاقی، تمثیل آوردن از مولوی، اشاره کردن به خطبه های امام علی در نهج البلاغه و ‌... دیگر فایده ای ندارد.‌ باید رو در رو حرف را زد، باشد که گوش شنوایی پیدا شود. آخر ما چه گناهی کرده ایم که شماها مسئول ما هستید؟ چرا در اوج جوانی که باید سرشار از انرژی باشیم خمودگی بر ما چیره شده؟ چرا هر روز آمار مهاجرت افزایش پیدا می کند؟ چرا چشم‌انداز روشنی در برابرمان قرار نمی دهید؟ چرا فکر نمیکنید خروج نخبه ها نشانه وخامت اوضاع است؟ کاش می شد برای یک بار هم که شده، در اتاق فکرهایتان می نشستیم تا ببینیم و بشنویم چگونه فکر می کنید؟

می دانیم که اینها سوالات شما هم هستند فقط نمیدانیم چه راه حل‌هایی برای آن دارید. البته اگر راه حل‌هایتان شبیه افزایش ۲۰درصدی ظرفیت‌ها در کنکور است که کلاه هر دویمان پس معرکه است.

از قدیم گفته اند صلاح مملکت خویش خسروان دانند، البته قدما معصوم نبوده اند، گل واژه هم کم نگفته اند. پست مدرنش می شود؛ صلاح مملکت خویش، رعایا دانند.

در هر صورت روز پزشک مبارک!

@MedVoice