Get Mystery Box with random crypto!

‍ #داستانک #گروه_دوستان_بامرام دوستان صمیمی دوران مقطع ابت | آواي ققنوس

‍ #داستانک


#گروه_دوستان_بامرام


دوستان صمیمی دوران مقطع ابتدایی ده دوازده نفری میشدیم، هوای همو داشتیم و از حال هم باخبر بودیم، یه جورایی به هم وابسته بودیم قهر و اشتی زیاد داشتیم اما هیچ وقت بَدِ هم رو نخواستیم.
سالهای سال گذشته، یکی دکتر شده، یکی مهندس، یکی کاسب یکی کارگر، همه مون تشکیل خانواده دادیم و زن و بچه داریم، نه مثل قدیما اما هنوز هم دورادور از حال هم باخبریم. یکی از دلایلی که باعث شده بعد از این همه سال رشته ی دوستی مون پایدار بمونه دوستم حامد بود، سه چهار سالی میشه گروه تلگرامی دوستان بامرام رو تشکیل داده و همه ی دوستای قدیمی رو دور هم جمع کرده، اون اوایل برامون جذابیت داشت که از هم باخبر باشیم اما به تدریج فعالیت ها کم و کمتر شد تا جایی که تنها عضو فعال گروه حامد بود و ما تماشاگرهای بی سر و صدایی بودیم که سختمون بود دکمه ی کیبورد گوشی مونو بزنیم و به همدیگه سلام کنیم، سختمون بود از حال هم بپرسیم، شاید روزی چند بار گروه رو چک میکردیم، روزی چند بار گروه رو رَصَد میکردیم که ببینیم کسی پست جدید گذاشته یا نه، اما دریغ از این که به خودمون زحمت بدیم که پستی بزاریم یا همدیگه رو لایک کنیم.خلاصه فعال ترین عضو گروه حامد بود که سعی داشت با جوک و لطیفه های با مزه و بی مزه خنده رو به لبهامون هدیه کنه، مرد مهربونی که تلاش داشت رشته ی دوستی های چند ساله مونو به هم پیوند بزنه، اما موفق نبود.
چند روزی بود که گروه سوت و کور بود چند روزی بود که گروه پست جدیدی به خودش ندیده بود، دیگه از جوک و لطیفه های بی مزه ی حامد هم خبری نبود. خیلی دیر فهمیدیم که حامد تصادف کرده و به کما رفته بود، خیلی دیر فهمیدیم که ما دوستای بی معرفت حامد هستیم نه دوستان بامرام.
اره... خواب حامد بیداری نداشت و برای همیشه خوابید و ما رو تنها گذاشت،و ما موندیم و گروه دوستان بامرام.
گروهی که دیگه مدیر نداشت گروهی که فقط جوک و لطیفه های حامد خودنمایی میکرد، حالا به جوک های حامد نمیخندیم اشک میریزیم و حسرت میخوریم.
حامد زیر خروارها خاک اروم گرفته و گروهش هنوز هم که هنوزه پایدار مونده نه عضو جدیدی به گروه اضافه شده نه کسی گروه رو ترک کرده، حامد تا وقتی زنده بود خیلی سعی کرد از خواب بیدارمون کنه، خیلی تلاش کرد گروهی بسازه که مرام و معرفت جایگزین حَسَد و غرور بشه، اما ما نخواستیم، خوابِ ما سنگین بود و بیداری نداشت، خوابِ ما بیداری نداشت...

#مهدی_صابری

اجرا بانو
#مهدا_افکار
@mehdisaberi4