2022-04-22 20:25:40
@mehravechannel
تقریبا دیگه هیچ اتفاقی در این جهان من رو متعجب نمیکنه…
دیدم. خوب نگاه کردم. با دقت. متمرکز.
ضربان قلبم دو دقیقه رفت بالا، رفت روی هزار، دنیا دور سرم چرخید، یخ کردم و بعد…
فکر کردم به من چه!
مثل برق و باد ضربان قلبم و سرم و دمای بدنم به حالت طبیعی برگشت و احساس کردم چقدر دلم برای اصغر تنگ شده.
رفتم سراغ کتابم دنبال سرنوشت اصغر.
چرا این اصغر رو نصفه ول کردم؟ حالا باز باید از اول تورق کنم ببینم چی به چی بود.
فونتت هم خیلی ریزه اصغر جان! دهن چشمام سرویس شد. نشر چشمه همیشه خوب بودها، حالا این یه دونه از شانس ما هم فونتش ریزه، هم نزدیک ۴۰۰ صفحهست! به هر حال امیدوارم ارزشش رو داشته باشی دوست من. اگه ارزشش رو داشتی و صلاح دونستم، شاید بعدا معرفیت کردم.
کسی چه میدونه، شاید منم کاراکتر محبوب کسی باشم توی یه کتاب دیگه.
جناب نویسنده! هر چی مینویسی بنویس، هی دراماتیکترش کن، شادی بده، رنج بده، کفکردگیِ مطلق بده، عشق بده، هجر بده، خواننده رو شگفتزده کن ولی نذار خوابش ببره، بذار پستی و بلندی سرنوشتم خیلی هیجانانگیز باشه.
یه چیزی هم بهت بگم رو دلم نمونه…
متاسفانه با وجود تمام تغییرات و چیزای مزخرف و عجیبی که براش رقم زدی، هنوزم وقتی نگاش میکنم دلم هری میریزه پایین…
برای این مشکل هم یه فکری بکن.
ممنونم.
'
'
'
6.2K viewsedited 17:25