دوست داشتن تو فنجان چاي دم كشيده اي بود محصور شده ميان انگشتان | 📝🦋دل نوشته های ديوانگی...
دوست داشتن تو فنجان چاي دم كشيده اي بود محصور شده ميان انگشتان خسته يك كارگر چيزي شبيه چارقدِ گلدار مادربزرگ گوشه ي صندوقچه ي خانه يا همرنگِ حالو هواي بعد از آخرين امتحان خرداد ماه... تو برايم بگو... دوست نداشتن زني كه بيشتر از هر كسي عاشق تو بود چه لذتي داشت؟