Get Mystery Box with random crypto!

آسیب‌های خودفروشی بیشتر از تن‌فروشی است؟ مطلب وارده در ا | مهارتهای روانی

آسیب‌های خودفروشی بیشتر از تن‌فروشی است؟

مطلب وارده

در ادبیات عامه، به زنانی که از راه غیرشرعی با مردان ارتباط برقرار می‌کنند، *خودفروش* گفته می‌شود.
اما به نظر می‌رسد که این گروه از زنان مصداق این کلمه نیستند، زیرا *تن‌فروشی* متفاوت از *خودفروشی* است!؟

"خود" معادل شخصیت است و شخصیت یک شخص شامل چیزهایی مانند؛ باورها، ارزش‌ها، هیجانات، منش، اعتقادات و جسم است که به او تعلق دارد.
*هر تن‌فروشی، لزوماً خودفروش نیست !* زیرا چه بسا زنان تن‌فروشی که بنا به مشکلات اقتصادی فقط تن خود را می‌فروشند ولی از درون این عمل را قبیح و ناپسند می‌دانند.

* بر خلاف تن‌فروشی که بیشتر به زنان اطلاق می‌شود، خودفروشان را بیشتر باید در بین مردان، خصوصاً مدیران، افراد اهل قلم، هنرمندان، سیاست‌مداران و صاحبان قدرت جستجو کرد !*

در انسان‌های سالم بین سه عنصر شخصیت یعنی "باورها"، "هیجانات" و "رفتار" نوعی هماهنگی و هم‌گرایی وجود دارد. یعنی رفتارهای آن‌ها ریشه در باورها و هیجانات درونی‌شان دارد.
شخص سالم زمانی که به چیزی باور ندارد، هیچ‌گاه به منظور کسب منفعت، تن به انجام آن نخواهد داد.
برای مثال نماینده‌ی مجلسی که باور دارد که طرحی یا لایحه‌ای به نفع ملت نیست، نسبت به آن احساس منفی دارد و به آن نیز رأی مثبت نمی‌دهد. اما، در افراد خودفروش، بین این سه عنصر شخصیت نوعی گسست وجود دارد. آن‌ها علی‌رغم این که رفتاری را در درون تأیید نمی‌کنند، اما به خاطر به دست آوردن، حفظ و افزایش قدرت و ثروت، آن رفتار را انجام می‌دهند.
با این حساب، *خودفروش نماینده‌ای است که به منظور تقرّب بیشتر به منبع قدرت و منفعت‌طلبی شخصی، به لایحه‌ای رأی می‌دهد که به آن باور ندارد.*
*خودفروش، وزیری است که از ترس استیضاح و به خطر افتادن قدرت‌ش، تن به سفارش غیرقانونی نماینده‌ی مجلس و... می‌دهد.*
*خودفروش، پزشکی است که برای کسب درآمد بیشتر، آگاهانه بیمار خود را مورد انواع و اقسام درمان‌های بی‌مورد قرار می‌دهد و...*
*خودفروش، رئیس دانشگاهی است که با وجود باورها و احساسات درونی، تن به پذیرش مدیران سیاسی کشور از راه‌های غیرقانونی یا شبه قانونی به عنوان دانشجو می‌دهد.*
*خودفروش، عالم دینی است که در درون، یک عمل سیاسی را خلاف دین ارزیابی می‌کند، اما به خاطر به دست آوردن قدرت، آن را تأیید می‌کند.*
*خودفروش، کارمندی است که بدون هیچ باور و اعتقادی به نماز، برای کسب یک رتبهٔ شغلی بالاتر، هر روز ظهر در نمازخانه محل کار خود حضور می‌یابد.*
 
هدف این نوشته به هیچ وجه موجه نشان‌دادن تن‌فروشی نیست، بلکه تأکید بر این نکته است که آسیب‌های خودفروشی به مراتب بیشتر از تن‌فروشی است!

@mentalskills