Get Mystery Box with random crypto!

نه من دیگر بروی ناکسان هرگز نمی خندم  دگر پیمان عشق جاودانی  | Meraj Tehrani

نه من دیگر بروی ناکسان هرگز نمی خندم 


دگر پیمان عشق جاودانی 


با شما معروفه های پست هر جایی نمی بندم 


شما ک این سان در این پهنای محنت گستر ظلمت 


ز قلب آسمان جهل و نادانی


به دریا و به صحرای امید و عشق بی پایان این ملت 


گر ذلت و فقر و پریشانی و موهومات می بارید 


شما ،‌کاندر چمن زار بدون آب این دوران توفانی 


بفرمان خدایان طلا ،‌ تخم فساد و یأس می کارید ؟


شما ، رقاصه های بی سر و بی پا 


که با ساز هوس پرداز و افسون ساز بیگانه 


چنین سرمست و بی قید و سراپا زیور و نعمت 


به بام کلبه ی فقر و بروی لاشه ی صد پاره ی زحمت 


سحر تا شام می رقصید 


قسم : بر آتش عصیان ایمانی 


که سوزانده است تخم یأس را در عمق قلب آرزومندم


که من هرگز ، بروی چون شما معروفه های پست هر جایی نمی خندم 


پای می کوبید و می رقصید 


لیکن من ... به چشم خویش می بینم که می لرزید 


می بینم که می لرزید و می ترسید 


از فریاد ظلمت کوب و بیداد افکن مردم 


که در عمق سکوت این شب پر اضطراب و ساکت و فانی 


خبر ها دارد از فردای شورانگیز انسانی 


و من ... هر چند مثل سایر رزمندگان راه آزادی 


کنون خاموش ،‌در بندم 


ولی هرگز بروی چون شما غارتگران فکر انسانی نمی خندم

کارو