Get Mystery Box with random crypto!

یادمه روزی که داشت میرفت بهش گفتم که، ببین منو؛ من خیلی دوست د | ✍🏼 فِریس

یادمه روزی که داشت میرفت بهش گفتم که،
ببین منو؛
من خیلی دوست دارما، با این حال میخوای بری؟
گفت آره...
یادمه دوبار دیگه هم بهش گفتم ، که با اینکه دوست دارم،
حاضری ترکم کنی و هربار جوابش آره بود..
بعد اون دیگه ترسیدم...
یعنی نشد که بگم....
میخواستم بگما...
میخواستم از حس واقعیم به آدمای دوست داشتنی زندگیم بگم،
ولی خب ترسیدم که اونا هم منو تنها بذارن..

-محمد مهدی عظیمی