میگه تقدیر 🗺

2019-08-09 02:34:52 سلام!
چرا لفت نمیدین بعد شیش هفت ماه از اینجا؟ باز کردن / نظر دهید

2018-10-15 20:02:05 اوتانازی گوشه‌ی درمانگاه غمگین نشسته بود‌.
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-15 10:43:31 کلافگیِ عجیبیست؛
اینکه تمام رفتارهای اطرافیانت را در راستای تولیدمثل و افزایش شایستگیِ تکاملی نسبت به همجنسانشان بدانی،
اما چشمانت را بیشتر باز میکنی و میبینی تمام رفتارهای روزمره‌ات، نیت کارهای کرده و نکرده ‌ات و حتی افکارت هم ریشه در همین غریزه دارند.
تنها میتوانی به خودت ببالی که برخلاف همان اطرافیانت به طور دانشیک و تجربی به این حقیقت مزخرف آگاهی، مرحبا...!
| بینام
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-14 22:15:21 خودم را می‌رسانم به تو.
تند تند، نفس زنان...
می‌دوم تا برسم به آخرین حرفی که زده ای...
به آخرین شعری که نوشته ای...
به آخرین دوستت دارمی که گفته ای....
بعد
هیچ نیست
هیچ
سکوت.
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-14 20:19:24 کارتن‌خوابی که فصل‌ها را نمی‌شناخت به سرمای زمستان تقدیر میگفت.
| دریای زرد
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-14 17:21:41 به هم زدن قواعد گاهی خودش قواعدی رو میطلبه.
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-14 10:21:20 هیچ کس تنهایی ات را آنگونه که در رگ هایت جاریست...
آنگونه که در مغزت رشد میکند...
و آنگونه که در تمام تنت ریشه کرده... نخواهد فهمید.
تو فقط به خودت بدهکار هستی، برای شادیِ خودت بجنگ.
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-13 20:11:57 کائنات عدالتی به ما بدهکار نیست که مُدام میگویی: "این عادلانه نیست".
| پدرام
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-13 19:28:53 شهر نامرئی ها

وقتی دعوا میکردیم آقا پلیسه فقط وایساده بود، حتما من رو ندید چون که نامرئی ام.
اون دختره نامرئی بود چون هر چی داد میزد و کمک میخواست یکی از دست زورگیرها نجاتش بده همه بی تفاوت رد میشدن.
همسایه هامون نامرئی اند چون آقا بالا سر ندارن و محتاج یه لقمه نونن.
مامان بزرگ و بابا بزرگ نامرئی اند
چون نوبت ماست که ازشون مواظبت کنیم.
کارگر کارخونه که چند ماهه حقوق نگرفته، گل فروش سر چهار راه، فال فروش و... اینا همه نامرئی ان...

دیگه این چشمها رو نمیخوام...
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید

2018-10-13 17:31:49 سخت است وقتی میفهمی همه چیز از مفهومِ زوال می آید.
زمان که امروز هست و فردا نیست، امروز هست و دیروز نیست.
از گذشته که به واسطه‌ی آینده از بین میرود.
از عشق که زوالش در وصالش بوده و هست.
از زندگی که دلیل اثباتش در مرگ هست.
| @Mige_Taghdir باز کردن / نظر دهید