Get Mystery Box with random crypto!

من سالها مشغول مداوای زخم هایی بودم که آدمهای آشنای زندگیم بر | صفحه دکتر مینا آقازاده

من سالها مشغول مداوای زخم هایی بودم که آدمهای آشنای زندگیم بر دیواره های روحم به یادگار نوشته بودند؛
من سالها پرستار پنهان زخم های کهنه و تازه ای بودم که التیام پیدا نمی کردند ، خوب نمی شدند تا یکی را می بستم آن یکی دهان باز می کرد تا این یکی بهتر می شد آن یکی سر باز می کرد آنقدر زخم روی زخم مانده بود که دیگر نمی توانستم مرهم و محرم این همه حرفهای نگفته و بغض های خفته باشم دیگر گریه هم نمی توانست سر و ته این غصه را هم بیاورد زخم ها کاری تر از آن بودند که بتوانم کاری بکنم .
امیدی به بهبود نبود ؛ من به یک فرو ریختن بی رحمانه نیاز داشتم به یک پوست انداختنی تازه که مرا به خودم برگردانَد...
حالا روزهای زیادیست با زخم هایم مهربان شده ام آنها را از خودم می دانم و این جراحت ها را پذیرفته ام خوب می دانم تنها راه ترمیم ، تسلیم است امروز به هر زخم که نگاه می کنم خودم را بیشتر از همیشه دوست دارم و به آغوش می کشم .

#مینا_آقازاده