حاکمیت یکدست و سندروم گروهزدگی احسان مال احمدی | مدیران ایران | آموزش مدیریت کسب وکار |modiriran 🕊
حاکمیت یکدست و سندروم گروهزدگی احسان مال احمدی
گروهزدگی یا گروهاندیشی (Groupthink) پدیده روانشناختی رایج در گروهها، سازمانها یا حاکمیتهایی است که با هر طریق و به هر دلیل، اعم از پایبندی به یک ایدئولوژی یا برای پیشبرد یک هدف یکسان، یکدست و همسو و از مخالفان و منتقدان عاریسازی شدهاند.
مطالعه رفتار انسان در گروه نشان داده حاضران در جمعهای همنوا، حفظ وفاق و همبستگی گروهی را به ابراز نظرات مخالف- هر چند نظراتی که آشکارا درستند- ترجیح میدهند. مضاف بر این، گروههای متجانس و همگرا «توهم آسیبناپذیری» و روئینتن بودن ایجاد میکنند و چشم اعضا را در برابر مخاطرات عیان کور و گوشها را در برابر بیم و انذارهای حلقه کارشناسان بیرون از گروه کر میکنند.
به طور کلی، نشان داده شده سیستم همنوا و یکدست در موقعیتهای تصمیمگیری بیشتر احتمال دارد تصمیمهای افراطی، نادرست و غیرعقلانی اتخاذ کند، کمتر ممکن است به راهحلهای خلاقانه برای عبور از مشکلات برسد و سرانجام اضمحلال هر سازمان یا نظامی که موجودیتش به روشهای ابتکاری آن نظام تصمیمگیری وابسته است را رقم خواهد زد؛ مخلص کلام آنکه، گروهزدگی«ازدحام حماقت» است و«همافزایی توهم» و سرانجام، تابعانش را به چاه رهنمون خواهد کرد نه راه.
«کریستوفر بوکر»، روانشناس اجتماعی و روزنامهنگار در کتابش به نام گروهزدگی نشان میدهد تصمیماتی که از بر صدر نشاندن «پندارهای آرزومندانه» (Wishful thinking)و خیالبافانه به جای تحلیل منطقی واقعیتها حاصل شده باشند چگونه پس از گذر از یک «چرخه اوهام»، سرانجام در برابر «انفجار واقعیتها» سرتعظیم فرود خواهند آورد و در زیر آوار حقیقت دفن خواهند شد.
بوکر مینویسد: «هنگامی که انگیزه ناخودآگاه ما از دست زدن به کاری، پندار آرزومندانهٔ ماست، ممکن است چند صباحی، که شاید بتوان آن را “مرحلهٔ رویا” نامید، همه چیز بر وفق مراد به نظر آید؛ ولی چون این خیالبافی ذهنی هرگز با واقعیّت سر سازگاری نخواهد داشت در ادامه با سیر اوضاع به سمت نامطلوب “مرحلهٔ ناامیدی” اتفاق خواهد افتاد؛ چون همه چیز نامطلوب میگردد، تراکم فشار واقعیّت، منجر به “مرحلهٔ کابوس” میشود و از آنجاست که در نهایت “انفجار به درون واقعیّت” اتفاق میافتد و آن هنگامی است که آن توهّم بالاخره در هم فرو میریزد.» @modiriran