اگر هر سالی گفته میشد کودتای ۲۸ مرداد امری به تاریخ پیوسته است و نباید آن را سیاسی کرد، از امسال تا زمان تعین تکلیف نهایی با میراثداران کودتای ۲۸ مرداد دیگر چنین نیست.
سالهاست که هر مخالفت تاریخی و سیاسی با کودتای ننگین ۲۸ مرداد و استبداد برآمده از آن را به بهانه مساله روز نبودن مسکوت میگذارند و در حالی که خود در مورد مسائل روز جز دشنام دادن به همه دگراندیشان و از جمله مبارزین و کوشندگان و مفاخر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور و برافروختن افیون تونلزمانی و سر دادن روضه آریامهری چیزی در چنته ندارند، میکوشند که از سکوت از سر حسننیت تا بیاعتنایی دیگران سواستفاده کرده تا نهایتا به اینجا برسند که شهبانویشان به اعتبار کامنتهای سازمانیشان نظام سلطنتی و سلطان جدید را هم اعلام بکند!
اما با همان درس تاریخی کودتای ۲۸ مرداد میتوان پی به پوشالی بودن همه این ادعاها برد. کودتاچیانی که روزی با حمایت خارجی سر کار آمدند، روزی هم که تصور کردند این حمایت را از دست دادهاند، کشور را تسلیم کرده و گریختند!
اکنون هم مگر حمایت خارجی به یاریشان بیاید که اگر نیاید فقط قرار است از موروثی بودن حکومت، حساسیتزدایی کنند!