2022-05-16 23:44:48
رضا پهلوی و ماجرای موسوی
۱- این سالها یکی از مهمترین سیاستمدارانی که مقابل خامنهای سر سازش نشان نداد، میرحسین موسوی بود. سالها حصر را به نامه، خواهش و معامله ترجیح داد. این یک پتانسیل بود و حکومت با درک این پتانسیل و قدرت برانگیزانندگی موسوی، او را از بدنه حامی جدا کرد.
2.
۲- بدنه حامی موسوی اما در این سالها نامه نوشت، خواهش کرد، رای داد و به وعده روحانی دلخوش ماند و سقف تلاشش این بود که موسوی به زندگی نرمال برگردد. حتی نتوانست یا نخواست که یک راهپیمایی کوچک علیه رفع حصر برگزار کند. برخی حامیانش که خارج رفتند هم اساسا مرید و مبلغ خامنهای شدند.
3.
۳- به عبارتی بدنه نتوانست از پیچ تاریخی که سال۸۸ جریان اصلاحات به جنبش سبز داشت، معبری بسازد. پتانسیل مقاومت را نتوانست به یک ابزار یا کارت بازی سیاسی و مبارزه تبدیل کند. اینطور شد که ۵سال اخیر که طبقاتی که در ایران به خیابان آمدند، هیچوقت نام موسوی را صدا نزدند، گویی فراموش شد.
4.
۴- از قضا موسوی در شعار دغدغه همین طبقهای داشت که اکنون در خیابان است. تور انتخاباتیاش را از نارمک شروع کرد. او هم خود را سید محرومان میدانست ولی در ادبیات این سالهای محرومان جایی نداشت. یک دلیلش تبختر حامیانش بود که خود را جدا از لایههای معترض از ۹۶ به بعد میدانستند.
5.
۵- حامیان موسوی به روشهای مختلف به ویژه در مقایسه ۸۸ با ۹۶ و ۹۸، میگفتند ما طبقه متوسطیم، اینها کف خیابان هستند، گرسنگان هستند؛ ما نیستیم. مهمتر اینکه حکومت توانست ارتباط رهبری با بدنه را قطع کند. جنتی همان بهمن ۸۹ گفت باید «ارتباط آن ها را با مردم بکلی مسدود» کنیم و کردند.
۶- این تجربه یک درس مهم برای افرادی چون شاهزاده رضا پهلوی دارد؛ بدنه معترض نیاز به رهبری دارد. شبکه اجتماعی مهم است، رسواسازی مفید است، بیانیه لازم است، خیابان اساسیترین ابزار است ولی پیشبرد یک جنبش، نیازمند نهادسازی و مهمترین از آن رهبری قدرتمند است. چرا برای رضا پهلوی؟
۷- چون در این ۵ سال نام او بیشتر در خیابان صدا زده شده، کسی از رجوی نام نبرده، نام موسوی را نگفته، او مخاطب اصلی بوده. نه اینکه همه مردم او را صدا زدهاند، بخشی از جنبش در خیابان، او را بیشتر صدا زدهاند. او باید برای این موضوع فکری کند وگرنه ممکن است مثل موسوی فراموش شود.
رضاحقیقت نژاد
257 viewsedited 20:44