Get Mystery Box with random crypto!

روایت آیت الله هاشمی از خبرناگواری که در چاه معدن شنید! به | محسن هاشمي رفسنجاني

روایت آیت الله هاشمی از خبرناگواری که در چاه معدن شنید!

به معادن باب نيزو رفتيم. لباس كار پوشيديم و با آسانسور به عمـق سيصـدوپنجاه متـري زمـين
رفتيم. تونلهاي ذغال را كه اعجاب انگيز بودند بازديد كرديم. ضمناً به خواسته كارگرهـا گوش داديم. ساعت سه از چاه بيرون آمديم.

سروان سجادي فرمانده ژاندارمري، خبر سوء قصد به جان آقاي خامنـهاي را همـراه بـا بشـارت
نجات ايشان داد. گفت: بمبي در ضبط صوت كار گذاشته و در مسجد اباذر روي ميز خطابـه ايشـان گذاشته اند. يك لحظه دنيا در نظرم تاريك شد. همراهان متوجه از دست رفـتن تعـادل مـن شـدند.

ساعت هشت شب به تهران رسيديم. مستقيماً به بيمارستان قلب رفـتم و از آقـاي خامنـه اي عيـادت کردم. دكترها گفتند هفتاد درصد خطر رفع شده، خونريزي زياد شده. دست راسـت ايشـان بـا قطـع عصب از كار افتاده است، بعداً بايد پيوند شود. عروق و اعصاب ناحيه راست سينه قطع شـده، بـراي قطع خونريزي، ايشان را به اتاق عمل بردند و من به خانه آمدم.

خيلي خسته بودم ولي در اثر اندوه و غم و نگراني از حـال آقـاي خامنه اي، مدت طولاني بيدار بودم و سعي ميكردم، نگرانيم را مخفي كنم.

۶ تیر ۱۳۶۰
@mohsenhashemi_ir