حذف سیاسیِ سرمایه انسانی وریا غفوری یکی از محبوبترین فوتبال | ✍️ محسن جلالپور
حذف سیاسیِ سرمایه انسانی
وریا غفوری یکی از محبوبترین فوتبالیستهای حال حاضر ایران به شمار میرود. عموم مردم او را به عنوان فوتبالیستی میشناسند که در سختیها کنار مردم میایستد و در اظهارنظرهای خود از حقوق مردم دفاع میکند. کاپیتان استقلال در نظر علاقهمندان به فوتبال بازیکنی حرفهای است و به طور خاص، طرفداران تیم استقلال خاطرات خوبی با او دارند.
این روزها اختلاف نظر جدی میان مدیران سیاسی باشگاه استقلال و کاپیتان این تیم، هواداران را نگران کرده است. طرفداران متعصب استقلال از اینکه مدیران باشگاه در فصل نقل و انتقالات برای حفظ وریا غفوری تلاشی نمیکنند، نگران شدهاند و در روزهای گذشته بارها مقابل ساختمان این باشگاه تجمع کردهاند. خواسته آنها مشخص است؛ «وریا را از دست ندهید».
من فوتبالی نیستم اما به واسطه شباهت زیاد این موضوع با حذف سیاسیِ سرمایه انسانی که در کشور ما بسیار رایج است، سعی کردم به این موضوع نگاه کنم. موضوعی که میخواهم توضیح بدهم این است که در چند دهه گذشته برخورد نیروهای سیاسی با سرمایه انسانی هیچگاه اصولی نبوده است.
سالهای طولانی است درزمينه ورزش همچون ساير زمينه هاشاهد برخورد حذفیِ «نیروی سیاسی» با «نیروی انسانی» کشور هستیم. برخوردهای مشابهی با علی دایی و عادل فردوسیپور و دیگران صورت گرفته و جامعه را از حضور آنها محروم کرده است.
این برخوردها خطاست و چه تبعاتی دارد؟
در علم اقتصاد از «موجودی سرمایه» که لازمه رشد اقتصادی پایدار است، زیاد سخن گفته میشود. موجودی سرمایه را میتوان مجموع ارزش ساختمان و تاسیسات و ماشینآلات و تجهیزاتی دانست که در فرآیند تولید نقش داشته و مورد استفاده قرار میگیرند.
در دنیای کسبوکار مدرن که محیطی پویا و رقابتی است، داشتن نیروی انسانی توانمند یکی از بزرگترین مزیتها محسوب میشود. اگر این تعریف را مبنا قرار دهیم، متوجه میشویم در چند دهه گذشته در کشور ما برخورد نیروی سیاسی با نیروی انسانی هیچگاه متناسب با این تعریف نبوده است.
برخورد نامناسب ساختار سیاسی با سرمایه انسانی یک بعد ماجراست اما تراژدی جایی اتفاق میافتد که سیاستمداران به جای نخبهگرایی به «نوچهپروری» رو میآورند و فرهنگ «چاپلوسی» را فراگیر میکنند.
جای دوری نرویم؛ در همین فوتبال که صنعتی پرحاشیه و پر از فساد و زد و بند است، افراد زیادی هم وجود دارند که بر خلاف وریا غفوری با چاپلوسیهای سیاسی، مسیر پیشرفت خود را هموار میکنند اما آنها که در اظهارنظرهای عمومی به سیاستمداران ناکارآمد انتقاد میکنند و سمت مردم میایستند از مزایایی نظیر به تعویق افتادن سربازی و عضویت در تیم ملی یا مربیگری تیمهای حاضر در لیگ برتر محروم میشوند.
علی دایی یکی دیگر از سرمایههای ارزشمند انسانی در فوتبال کشور است که با وجود شایستگیهایی که دارد از مربیگری محروم شده و در حال حاضر هیچ نسبتی با فوتبال ایران ندارد. این ساختار حتی نتوانست عادل فردوسیپور را حفظ کند و به جای او فردی را مجری برنامه فوتبال برتر کرد که در همه زمینهها شایستگی فردوسیپور را نداشت.
برگردیم به باشگاه استقلال و آنچه درباره سرمایه انسانی شرح دادیم را در باره این باشگاه هم به کار گیریم. بدیهی است که ستون اصلی موفقیت یک تیم فوتبال، سرمایه انسانی آن تیم شامل مدیران، مربیان و بازیکنان است. مجموع مربیان و بازیکنان تیم استقلال هم موجودی سرمایه انسانی این تیم به شمار میروند. مسلم است؛ تیمی که قهرمان شده یکی از بهترین کیفیتهای سرمایه انسانی را دارد و مدیران این تیم باید در حفظ این سرمایه جدیت داشته باشند. از یک سو ممکن است بازیکنان مسنتر نظیر وریا غفوری به عنوان موجودی سرمایه مستهلک شده به نظر برسند که طبیعی است باشگاه باید جایگزینی مناسب برای آنها پیدا کند اما این را هم بپذیریم که تعیین این موضوع در صلاحیت مدیران سیاسی باشگاه نیست و قطعا باید به تشخیص سرمربی باشد.
با این توضیحات، شخصا به طرفداران باشگاه استقلال حق میدهم که نگران از دست دادن سرمایه انسانی تیم خود باشند چون احساس میکنند، سرعت خروج نیروی انسانی با کیفیت از سرعت ورود آن بیشتر است.در نتیجه قابل تصور است که اگر تمهیدات لازم اندیشیده نشود پس از یک فصل رؤیایی، کیفیت سرمایه انسانی باشگاه هم کاهش مییابد و در نهایت منجر به تنزل جایگاه تیم در جدول ردهبندی میشود که برای هواداران متعصب استقلال غیرقابل تصور است.
متاسفانه رویهای مشابه آنچه در فوتبال ایران میگذرد سالهای طولانی است در نظام اداری کشور هم وجود دارد و آحاد جامعه چند دهه است که همچون هواداران استقلال شاهد افول نیروی انسانی و در نتیجه تنزل جایگاه کشور در همه حوزهها هستند. این است خسارت سنگین حذف سیاسیِ سرمایه انسانی.
متن کامل را اینجا مطالعه کنید
محسن جلال پور
@mohsenjalalpour