Get Mystery Box with random crypto!

دفن شدن زیر زمین یکی دو ماه پس از اعتراض‌های اجتماعی سال 140 | ✍️ محسن جلال‌پور

دفن شدن زیر زمین


یکی دو ماه پس از اعتراض‌های اجتماعی سال 1401 با یکی از دوستان بحثی مفصل درباره آینده جامعه و اقتصاد ایران داشتیم. آن روز تلقی ما این بود که بخش کوچکی از سیاستمداران که فرمان قدرت را در اختیار دارند، هرگز حاضر نمی‌شوند پیام تحولات جامعه را بشنوند. پیش‌بینی این بود که با این روند، به احتمال زیاد بخش بزرگی از جامعه که در چند دهه گذشته انتخاب‌ها و کنش‌هایش سیاسی نبوده، به سمت سرخوردگی بیشتر می‌رود و امورات خود را جدا از دستورات رسمی و بایسته‌های سیاسی پیش می‌برد.

اساتید سرشناس در این زمینه پیش‌بینی‌های دقیقی داشتند. ابراهیم فیاض احتمال افزایش خودکشی را پیش‌بینی کرد، علینقی مشایخی تشدید مهاجرت و مسعود نیلی سرخوردگی جوانان را متحمل دانستند و محمدمهدی بهکیش از احتمال زیرزمینی شدن سیاست سخن گفت. محمد فاضلی و عباس عبدی هم درباره تشدید شکاف میان حاکمیت و مردم ابراز نگرانی کردند.
اکنون به نظر می‌رسد همه آن پیش‌بینی‌ها به شکلی در حال محقق شدن است. جوانان سرخورده، ناامید و بی‌انگیزه شده‌اند، مهاجرت به اوج رسیده، پیرمردها دوست دارند زودتر از دنیا بروند و جوانان سرخورده، ناامید از اصلاح و ترمیم خرابی‌ها، مسیر خود را از سیاست‌های رسمی جدا کرده‌اند.

این روزها آن‌چه در خیابان‌های رسمی می‌بینیم در کوچه‌های غیر رسمی مشاهده نمی‌کنیم. همان‌ها که در محیط‌های رسمی، مبادی برخی آداب و بایسته‌های سیاسی و مذهبی هستند، در کوچه‌ها و پس‌کوچه‌ها، زندگی دیگری دارند و به شکلی دیگر سخن می‌گویند.
قبلا آدم‌ها دو نوع زندگی داشتند که یکی رسمی بود و دیگری غیر رسمی. یعنی در محیط‌های رسمی و اداری سعی می‌کردند حداقل استانداردهای حکومتی را رعایت کنند اما در زندگی شخصی، رویه‌های مورد علاقه خود را دنبال می‌کردند. یعنی زندگی روز و شب‌شان کاملا متفاوت بود.
این رویه چند دهه ادامه داشت اما امروز مخفی‌کاری‌های فردی به مخفی‌کاری‌های جمعی تبدیل شده است. یعنی اگر تا دیروز آدم‌ها زندگی شخصی خود را از چشمان حکومت دور نگه می‌داشتند، امروز فعالیت‌های گروهی و اجتماعی خود را از چشم حکومت دور نگه می‌دارند.
نمونه این اتفاق را در موسیقی به وضوح مشاهده می‌کنیم. محدودیت‌های زیاد باعث شکل‌گیری موسیقی زیرزمینی شد و آثار تولید شده به طرق مختلف به گوش مردم رسید. بعدها جوانانی که سال‌ها در بازار غیر رسمی فعالیت می‌کردند، ویدئوها و کلیپ‌های زیادی در داخل کشور تولید کردند که از طریق ده‌ها شبکه ماهواره‌ای پخش شد. وزارت ارشاد که حیطه نظارت خود را هر روز محدود می‌دید، به دادن مجوز رسمی برای انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت بسنده کرد اما همین محدودیت هم دیگر کاربرد ندارد و این روزها در اغلب ساختمان‌های بزرگ که سالن اجتماعات دارند، کنسرت‌هایی برگزار می‌شود که دور از چشم ناظران ارشاد است. بنابراین امروز دیگر کاری از دست سیاستگذار این حوزه برنمی‌آید و جوانان علاقه‌مند هم، زیر زمین بازاری تشکیل داده‌اند که دست مقام رسمی به آن نمی‌رسد. این روند کم‌کم به سینما و تئاتر کشیده شده و شنیده‌ام؛ گروه‌های زیر زمینی موسیقی و تئاتر تشکیل شده و مثل دهه 20 و 30 انجمن‌های مخفی هنری و سیاسی در حال شکل‌گیری است.
یکی از دوستان دعوتنامه یک گروه تئاتر زیرزمینی را نشانم داد که قرار است در سالن اجتماعات یکی از ساختمان‌های مسکونی نمایشنامه‌ای را اجرا کنند.

دیگری هم درباره برگزاری یک کنسرت به شیوه‌ای مشابه برایم نوشت.
پیش از این کالاهای ممنوعه مثل مشروبات الکلی و مواد مخدر، بازار زیرزمینی داشت اما امروز فعالیت‌های عادی هنری و گعده‌های سیاسی و اجتماعی هم دور از چشم حکومت برگزار می‌شود. تاریخ به ما می‌گوید که این اتفاقات نشانه خوبی برای حکمرانی نیست. در شوروی، پیش از آن‌که همه چیز به هم بریزد، بازارهای غیر رسمی زیادی شکل گرفته بودند. بازارهایی که در واکنش به محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها به وجود آمده بودند و حکومت مرکزی هرچه تلاش کرد موفق به برچیدن آنها نشد.
شاید بخش عمده مشکلات ما هم ناشی از این باشد که بخش کوچکی از سیاستمداران که فرمان قدرت را در اختیار دارند، حاضر نمی‌شوند پیام تحولات جامعه را بشنوند.

آنها می‌دانند زیر پوست جامعه چه می‌گذرد؟

محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour