به نام خداوند توانا مهربان بخشنده با سلام و احترام دوستان | بیان موضوعات مهم حقوقی و اجتماعی
به نام خداوند توانا مهربان بخشنده
با سلام و احترام
دوستان ارجمند در این پست حکایتی بسیار پند آموز و دلنشین تقدیم شما سروران میشود امید که مفید باشد...
روزی پادشاهی دید که خدمتکارش بسیار شاد است، از او علت شاد بودنش را پرسید؟ خدمتکار گفت : قربان؛ همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من راضی و شادم..
پادشاه موضوع را به وزیر گفت، وزیر هم گفت : قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است...
پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟
وزیر گفت:
قربان یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید، تا نتیجه آنرا ببینیم، وچنین هم شد..
خدمتکار وقتی به خانه برگشت با دیدن کیسه و سکه ها بسیار شادشد .. و شروع به شمردن کرد ۹۹ سکه!؟!!!! و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا سکه ها ۱۰۰ تا نیست!!!!.. همه جا را زیر و رو کرد ولی اثری از یک سکه نبود.. او ناراحت شد و تصمیم گرفت از فردا برای بدست آوردن سکه های بیشتر کار کند تا سکه طلا های بیشتری پس انداز کند...
او از صبح تا شب سخت کار میکرد و دیگر خوشحال نبود... وزیر هم که با پادشاه او را زیر نظر داشت گفت: قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضای این گرو کسانیند که زیاد دارند اما شاد و راضی نیستند...
نتیجه اخلاقی اینکه دوستان گرامی خوشبختی این نیست که حساب بانکی ما بالا رود خوشبختی و سعادت در مطلوب زندگی کردن است .. یعنی اینکه از داشته هایمان در راستای شاد و عزت مند زندگی کردن بهینه استفاده کنیم ... یعنی اینکه از تجربیات دیروزمان برای بهتر زندگی کردن فردایمان استفاده کنیم... یعنی اینکه امید به فردا بهتر ، چنان نیرو به ما هدیه کند که هیچگاه از شکست هایمان نامید نشویم...
پول حلال و سالم بدست آوردن عیب نیست اما نه به هر قیمتی ... بعضی ها زندگی را میدهند که پول بیشتر دربیاورند این غلط است ...
زندگی را با حسرت دیروز ، اتلاف امروز ، ترس از فردا تباه نکنیم....