بنام خداوند توانا مهربان و بخشنده با سلام داستان كوتاه و | بیان موضوعات مهم حقوقی و اجتماعی
بنام خداوند توانا مهربان و بخشنده
با سلام
داستان كوتاه و پند آموز پسرک باهوش تقدیم به شما خوبان :
تاجری ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرده بود، و هرچه جستجو میکرد، آن را پیدا نمی کرد...
از چند کودک کمک خواست و گفت هرکس آنرا پيدا کند جايزه میگيرد.. کودکان گشتند اما ساعت پيدا نشد. بعد از مدتی باناامیدی نزد تاجر آمده و گفتند کار ما نیست اما پسرکی را می شناسیم که خیلی باهوش است به او میگوییم که بیاید و به شما کمک کند ..
پسرک نزد تاجر آمده و گفت: همه دور شوند و به تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى بهمراه ساعت از انبار خارج شد..
تاجر ثروتمند بسیار متحير از او پرسيد چگونه موفق شدى؟
کودک با هوش گفت : من کار نکردم، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک تاک ساعت را شنيدم.. به سمتش حرکت کردم و آنرا يافتم..
نتیجه اینکه :
میزان موفقیت ما سر چشمه ی از بینش و علم ماست.. هر چه قدر بزرگ اندیش باشیم به همان میزان موفقیت با ماست..
همچنین هر چه قدر باور های غلط ذهنمان را دور بریزیم به همان نسبت از جهل و نادانی فاصله گرفته ایم ... با پافشاری به افکار غلط نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد..
"در حقیقت حل مشکلات، نیازمند یک ذهن خلاق و آرام است..."