یک درختی تصور کن ملتمسانه تقاضای مرگ میکند،به وسیلهی شاخههای | مُخَبَّط
یک درختی تصور کن ملتمسانه تقاضای مرگ میکند،به وسیلهی شاخههای رکوعی و تنهای پوسیده. سپس،عملههای پیمانکار برای ساخت و ساز،شروع به خشک کردن ریشههاش میکنند.ا ندکی بعد پسربچههای کوچهپسکوچه با درخت فعل و انفعالاتی زجرآور انجام میدهند و درخت سرسختانه جان میدهد. قانونگذاری مرگی بد برایش اورد و استجاب دعا، لحظهای بدتر!