Get Mystery Box with random crypto!

حکم «توسل» به انبیا و صلحا و ندای غیرالله به قلم شیخ الحدیث | مولانا عبدالرحمن حفظه‌الله / رسمي

حکم «توسل» به انبیا و صلحا و ندای غیرالله

به قلم شیخ الحدیث مولانا عبدالرحمن حفظه الله

کمک و حاجت خود را از خداوند به طفيل و توسّل انبيا و صالحان خواستن، جایز است؛ امّا ولي و نبي را حاجت‌روا تصوّر نموده و از خود آنان حاجت طلب کردن و به همين نيت آن‌ها را ندا کردن ناجایز و شرک است. شاه عبدالعزیز محدث دهلوی رحمه الله می‌فرمایند: «استمداد به ارواحِ بزرگان بردو قسم است: اول: قسم اول آن است که با بزرگان زنده هم مانندآن به عمل می‌آيد، يعني دعای ايشان را قریب اجابت بفهمد. دوم: دیگری آن‌ است که توجه، مقصود برايشان باشد و چنان پندارد که ايشان در دهانيدن مطلب يا دادن آن مستقل‌اند و مرتبه از قرب حق دارند که تدبير الهي را تابع مرضي خود توانند ساخت. و همين قسم است که عوام به آن استمداد مي‌طلبند. اين قسم شرک محض است.» فتاوای عزیزی

همچنین می‌فرمایند: «در باب «استعانت» به ارواح طيبه، دراين امت افراط بسيار به وقوع آمده، آنچه جهال و عوام اين‌ها مي‌کنند و ايشان را در هر عمل مستقل دانسته‌اند، بلاشبه شرک جلي است.» همان

حضرت امامنا الاعظم امام ابوحنيفه رحمه الله شخصي را مي‌بيندکه نزد قبري ايستاده‌ ندا مي‌کند و می‌گويد: «مدت‌ها است من پيش شما آمده‌ام برايم دعا کنيد». حضرت امام عصباني شده و از او می‌پرسد: «آیا برایت اجابت می‌کند،گفت: نه! امام فرمود: خدا تورا از رحمت خودش دور دارد و دستانت خاک آلود باد، چگونه با اجسادی که توان جواب دادن ندارند و هیچ حرفی نمی‌زنند صحبت می‌کنی؟!»

اولیا و بزرگان اين امت ندا و استعانت فوق الاسباب از انبيا و اوليا را صراحتاً منع نموده و آن را شرک جلي و شرک محض مي‌دانند. روايت «ابن ماجه»يعني روايت «اعمي ضرير البصر» نمی‌تواند دليل مبتدعان باشد، اين روايت نيزاز بحث ما خارج است، زيرا موضوع بحث ما استعانت و ندای غيرالله تحت نيت فاسدة متعارفة عوام الناس است، نه دعا با توسّل به انبيا و غيره. اين حديث استعانت از خدا با توسّل به جناب رسول اکرمهاست، پس اين هم نمي‌توان دليل باشد.

به هرحال انبيا و اوليارا حاجت روا و مشکل‌گشا دانستن و ايشان را ندا کردن ودرضمن همين عقيده «يارسول!»، «ياغوث!» و غيره گفتن ناجایز و شرک است. البته اگر کسی بدون داشتن اين اعتقادکه نبي يا ولي شخصاً قدرتِ حاجت روایي دارد، يا خداوند اين اختيارات را به او داده است، ندا کند، خلاف اولي و دراين زمان سدًّا للذرائع ممنوع است. به‌خاطرهمین احتياط حضرت عبدالله بن مسعود رضی الله عنه و برخی اصحاب ديگر پس‌از وفات آن‌حضرت، درتشهدصيغه نداي «السلام عليک أيها النّبِي» را به«السلام علي ‌النبّي» تبديل‌کردند. چنان‌که در «بخاري» و شروح آن مانند «عيني» و غيره آمده است. باآن‌که نيت آنان هنگام گفتن اين‌کلمه استمداد و استعانت نبود. به‌همين علت اکثراصحاب به‌سبب مأثور بودنش آن‌ را تغيير ندادند.

هدف ما از ذکراین عمل دراين‌جا استدلال نیست، بلکه ذکر نمونه‌اي از احتياط بعضي صحابة کرام (عليهم الرضوان) دراين مورد است که از باب سدّا للذرائع به عمل آورده‌اند تا نمونه‌اي بارز و روشن برای امثال ما باشدکه به‌جای دامن زدن به اعمال خلاف شرع مبین با استدلال واهی و به دور از حقیقت و با تأویل باطل روایات و احادیث گهربار، باید به محکماتِ قرآنی و تصریحات روایات چنگ بزنیم و مردم را از شبهات و گمراهی به دور داشته داعی و مبلّغ حق،توحید و سنّت باشیم نه طرفدار و ناشر شرک و بدعت.

به کانال تلگرامی شیخ‌الحدیث مولانا «عبدالرحمن» حفظه‌الله بپیوندید.
https://t.me/molana_abdulrahman