Get Mystery Box with random crypto!

MolanayeJan مولانای جان

لوگوی کانال تلگرام molanaye_shams — MolanayeJan مولانای جان M
لوگوی کانال تلگرام molanaye_shams — MolanayeJan مولانای جان
آدرس کانال: @molanaye_shams
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 28.14K
توضیحات از کانال

من کسی در ناکسی دریافتم
پس کسی در ناکسی دربافتم
مولانای جان
@TARASHIRKHAN تماس با ادمین
تعرفه‌تبلیغات:
@tarefehmolanayeshams
کانال محصولات سماع
@samamolana
پیج اینستاگرامی ما
Instagram.com/molanaye_shams

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 348

2021-02-07 09:00:21
داغ پروانه ستم از شمع الست
خدمت شمع همان سلطان کنم

عشق مهمان شد بر این سوخته
یک دلی دارم پیش قربان کنم

نفس اگر چون گربه گوید که میاو
گربه وارش من در این انبان کنم

#مولانای_جان
@molanaye_shams
2.2K viewsT@R@, 06:00
باز کردن / نظر دهید
2021-02-07 08:58:36
هم به درد این درد را درمان کنم
هم به صبر این کار را آسان کنم

یا برآرم پای جان زین آب و گل
یا دل و جان وقف دلداران کنم

#مولانای_جان
@molanaye_shams
2.4K viewsT@R@, 05:58
باز کردن / نظر دهید
2021-02-06 21:32:41 #تفسیر_مثنوی جلسه صد و شصت و سوم

اندر آمد در بخارا شادمان
پیش معشوق خود و دارالامان

در محضر #علامه_مروجی_سبزواری

در صورت استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر حضرت استاد بهتر است منبع ذکر شود

@molanaye_shams
2.3K viewsT@R@, 18:32
باز کردن / نظر دهید
2021-02-06 19:15:33 نور چشم و مردمک در دیده‌ات
از چه ره آمد به غیر شش جهت
عالم خلقست با سوی و جهات
بی‌جهت دان عالم امر و صفات
بی‌جهت دان عالم امر ای صنم
بی‌جهت‌تر باشد آمر لاجرم
بی‌جهت بد عقل و علام البیان
عقل‌تر از عقل و جان‌تر هم ز جان
بی‌تعلق نیست مخلوقی بدو
آن تعلق هست بی‌چون ای عمو
زانک فصل و وصل نبود در روان
غیر فصل و وصل نندیشد گمان
غیر فصل و وصل پی بر از دلیل
لیک پی بردن بننشاند غلیل
پی پیاپی می‌بر ار دوری ز اصل
تا رگ مردیت آرد سوی وصل
این تعلق را خرد چون ره برد
بستهٔ فصلست و وصلست این خرد
زین وصیت کرد ما را مصطفی
بحث کم جویید در ذات خدا
آنک در ذاتش تفکر کردنیست
در حقیقت آن نظر در ذات نیست
هست آن پندار او زیرا به راه
صد هزاران پرده آمد تا اله
هر یکی در پرده‌ای موصول خوست
وهم او آنست که آن خود عین هوست
پس پیمبر دفع کرد این وهم از او
تا نباشد در غلط سوداپز او
وانکه اندر وهم او ترک ادب
بی‌ادب را سرنگونی داد رب
سرنگونی آن بود کو سوی زیر
می‌رود پندارد او کو هست چیر
زانک حد مست باشد این چنین
کو نداند آسمان را از زمین
در عجبهااش به فکر اندر روید
از عظیمی وز مهابت گم شوید
چون ز صنعش ریش و سبلت گم کند
حد خود داند ز صانع تن زند
جز که لا احصی نگوید او ز جان
کز شمار و حد برونست آن بیان


#مثنوی_معنوی_دفتر_چهارم
#بخش_۱۳۶
#مولانای_جان
@molanaye_shams
2.6K viewsT@R@, 16:15
باز کردن / نظر دهید
2021-02-06 09:59:07 @molanaye_shams
2.3K viewsT@R@, 06:59
باز کردن / نظر دهید
2021-02-06 09:49:34
ور ازو غافل نبودی نفس تو
کی چنان کردی جنون و تفس تو
پس تو و عقلت چو اصطرلاب بود
زین بدانی قرب خورشید وجود
قرب بی‌چونست عقلت را به تو
نیست چپ و راست و پس یا پیش رو
قرب بی‌چون چون نباشد شاه را
که نیابد بحث عقل آن راه را

#مولانای_جان
@molanaye_shams
2.3K viewsT@R@, edited  06:49
باز کردن / نظر دهید
2021-02-06 09:46:43
از خرد غافل شود بر بد تند
بعد آن عقلش ملامت می‌کند

تو شدی غافل ز عقلت عقل نی
کز حضورستش ملامت کردنی

#مولانای_جان
@molanaye_shams
2.1K viewsT@R@, 06:46
باز کردن / نظر دهید
2021-02-06 09:34:34 آمده اول به اقلیم جماد
وز جمادی در نباتی اوفتاد
سالها اندر نباتی عمر کرد
وز جمادی یاد ناورد از نبرد
وز نباتی چون به حیوانی فتاد
نامدش حال نباتی هیچ یاد
جز همین میلی که دارد سوی آن
خاصه در وقت بهار و ضیمران
هم‌چو میل کودکان با مادران
سر میل خود نداند در لبان
هم‌چو میل مفرط هر نو مرید
سوی آن پیر جوانبخت مجید
جزو عقل این از آن عقل کلست
جنبش این سایه زان شاخ گلست
سایه‌اش فانی شود آخر درو
پس بداند سر میل و جست و جو
سایهٔ شاخ دگر ای نیکبخت
کی بجنبد گر نجنبد این درخت
باز از حیوان سوی انسانیش
می‌کشید آن خالقی که دانیش
هم‌چنین اقلیم تا اقلیم رفت
تا شد اکنون عاقل و دانا و زفت
@molanaye_shams
عقلهای اولینش یاد نیست
هم ازین عقلش تحول کردنیست
تا رهد زین عقل پر حرص و طلب
صد هزاران عقل بیند بوالعجب
گر چو خفته گشت و شد ناسی ز پیش
کی گذارندش در آن نسیان خویش
باز از آن خوابش به بیداری کشند
که کند بر حالت خود ریش‌خند
که چه غم بود آنک می‌خوردم به خواب
چون فراموشم شد احوال صواب
چون ندانستم که آن غم و اعتلال
فعل خوابست و فریبست و خیال
هم‌چنان دنیا که حلم نایمست
خفته پندارد که این خود دایمست
تا بر آید ناگهان صبح اجل
وا رهد از ظلمت ظن و دغل
خنده‌اش گیرد از آن غمهای خویش
چون ببیند مستقر و جای خویش
هر چه تو در خواب بینی نیک و بد
روز محشر یک به یک پیدا شود
@molanaye_shams
آنچ کردی اندرین خواب جهان
گرددت هنگام بیداری عیان
تا نپنداری که این بد کردنیست
اندرین خواب و ترا تعبیر نیست
بلک این خنده بود گریه و زفیر
روز تعبیر ای ستمگر بر اسیر
گریه و درد و غم و زاری خود
شادمانی دان به بیداری خود
ای دریده پوستین یوسفان
گرگ بر خیزی ازین خواب گران
گشته گرگان یک به یک خوهای تو
می‌درانند از غضب اعضای تو
خون نخسپد بعد مرگت در قصاص
تو مگو که مردم و یابم خلاص
این قصاص نقد حیلت‌سازیست
پیش زخم آن قصاص این بازیست
زین لعب خواندست دنیا را خدا
کین جزا لعبست پیش آن جزا
این جزا تسکین جنگ و فتنه‌ایست
آن چو اخصا است و این چون ختنه‌ایست

#مثنوی_معنوی_دفتر_چهارم
#بخش_۱۳۵
#مولانای_جان
@molanaye_shams
2.2K viewsT@R@, edited  06:34
باز کردن / نظر دهید
2021-02-05 20:43:36
لطفا" کلیپ را با دقت گوش کنید تا خدای نکرده این اتفاق روزی برای شما یا بستگان شما نیفته

متشکرم
@molanaye_shams
2.3K viewsT@R@, edited  17:43
باز کردن / نظر دهید
2021-02-05 18:47:47
‏زندگی به این معنا نیست
که انسان همیشه مهره های برنده
در اختیار داشته باشد

هنر ،خوب بازی کردن با مهره های
بسیار بد، است !!

@molanaye_shams
2.5K viewsT@R@, 15:47
باز کردن / نظر دهید