باید به کریم خان گفت؛ جانم! تملق ندیدی (طنز) ۲۹ فروردین, ۱۴۰۰ | ️ Ⓜ️ ملانصرالدین Ⓜ️
باید به کریم خان گفت؛ جانم! تملق ندیدی (طنز) ۲۹ فروردین, ۱۴۰۰
در تاریخ آمده است که روزی به کریم خان زند گفتند که فردی میخواهد شما را ببیند و مدام گریه میکند.
کریم خان گفت: وقتی گریههایش تمام شد بیاریدش پیش من!
پس از ساعتها گریه، آن مرد ساکت شد.
به پیش کریم خان فراخوانده شد.
مرد با لکنت گفت: قربان! من کور مادرزاد بودم. به زیارت قبر پدر بزرگوار شما رفتم و شفایم را از او گرفتم!
کریم خان دستور داد: چشمهای این شخص را کور کنید! تا برود دوباره از پدر بزرگوارم! شفایش را بگیرد.
اطرافیان با التماس گفتند: قربان! این شفا یافته پدر شماست. ایشان را به پدرتان ببخشید!
وکیل الرعایا گفت: پدر من تا زنده بود در گردنه بید سرخ راهزنی میکرد. من خودم هم نمیدانم قبرش کجاست! من به زور این شمشیر حکمران شدم. پس از این که به شاهی رسیدم، عدهیی متملق، پدر راهزن مرا ابوالوکیل نامیدند و برای او آرامگاه ساختند. پدر من چگونه میتواند شفا دهنده باشد. اگر متملقین میدان پیدا کنند، دین و دنیایمان را به تباهی میکشند.
امروز که داشتم چاپلوسیها و تملقهای «نمکی» نسبت به «خامنهای» را مرور میکردم، بیاختیار یاد کریمخان افتادم که اگر امروز زنده بود، چشم چه کسی را در میآورد:
هدایت رهبری باعث حماسه آفرینی در مهار ویروس کرونا شد( نمکی. بهار ۹۹)
تا خدا هست و دعای شما، هراسی از ویروس کرونا نداریم ( نامه نمکی به خامنهای. تابستان ۹۹)
رابطه من و رهبر، رابطه مرید و مراد بود، اما الان به عاشق و معشوق تبدیل شده! ( نمکی. تابستان۹۹)
عهد بستهام کمتر گله کنم تا مبادا سبب رنجش رهبر معظم و مردم شوم ( نمکی. پائیز ۹۹).
توصیههای رهبری در خصوص منع واردات واکسن کرونای آمریکا و انگلیس کاملا دلسوزانه و علمی بود (نمکی. زمستان ۹۹).
هر وقت فکر میکنم شاید این مرد بزرگ (خامنهای) را برنجانمش، بغض گلویم را میگیرد. (نمکی. بهار ۱۴۰۰)
نمیخواهم خیلی به کالبد شکافی موج چهارم کرونا بپردازم، زیرا غصهای بر غصههای رهبری اضافه میکند. (بهار ۱۴۰۰).
شما خودتان تصور کنید شخصی که عنوان دکتر را هم یدک میکشد، این چنین ذلیلانه تملق و چاپلوسی قدرت حاکم را میکند، از آن فرد عامی و لابد درمانده زمان کریم خان چه انتظاری میرفت. جالبتر اینکه این جناب حکیم باشی! اصلا از مرگ ۲۵۰هزار هموطن به دلیل کرونا ناراحت نشده است، بلکه از اینکه قلب مقام معظم ممکن است غصهدار! شود ناراحت است. اینجاست که باید به کریم خان گفت؛ جانم! تملق ندیدی.