Get Mystery Box with random crypto!

ـ چِته؟! نکنه دیشب بد خوابیدی؟ ـ آره!… یه خوابِ مزخرف دیدم و ا | MoodRemix مودریمیکس

ـ چِته؟! نکنه دیشب بد خوابیدی؟
ـ آره!… یه خوابِ مزخرف دیدم و از شانس گُهم
تمام جزئیاتش هم یادمه…
ـ چه خوابی؟
ـ … توو یه شرکت خیلی بزرگ توو لندن استخدام شده بودم.
شرکت یه واحد آپارتمان و یه ماشین در اختیارم گذاشته بود.
نمی‌دونم حقوقم چقدر بود، فقط میدونم خیلی زیاد بود…
خوشحال بودم، خیلی خوشحال…
ـ خُب؟!
ـ همین.
ـ همین؟! اینکه رویا بود. خواب به این قشنگی! چیش مزخرفه؟
ـ بیداریِ بعدش…
شاید این حرف به نظرت مضحک باشه،
ولی من کابوس رو به رویا ترجیح میدم.
چون وقتی بعد از کابوس از خواب بیدار میشم،
این زندگیِ سگی برام قابل ‌تحمل‌تر میشه...
میدونی! خوبی کابوس اینه که بهت میگه زندگیت می‌تونست
وحشتناک‌تر از چیزی باشه که الان هست.
ولی رویا، احتمال زیبای زیست نشده‌ی زندگیت رو بهت نشون میده.
و موضوع اینه که من حتی نمی‌خوام به اون احتمال فکر کنم،
چه برسه به اینکه برای یه شب زندگیش کنم و صبح دستی من رو برداره و دوباره بَرَم گردونه به همین کثافتی که تووشم…
این احساس مزخرف رو توو روزهایی که
خیلی بهم خوش می‌گذره هم دارم؛
روزهای خوب زندگیم که تعدادشون کمتر از انگشتهای یه دست بوده.
ـ فکر نمیکنی داری زیادی سخت می‌گیری؟
ـ نه!… میدونی! شادی برای من، مثل این میمونه که دستای سرد و یخ‌زده‌م رو برای لحظه‌‌ای کوتاه، توو آب گرم فرو کنم.
تا به حال این کار رو کردی؟
ـ آره!
ـ حالا این دفعه که دستات داشت از سرما می‌لرزید،
فقط یه دستت رو برای چند لحظه توو آب گرم فرو کن.
اونوقت می‌بینی تحمل سرما برای دستی که یه لحظه گرما رو لمس کرده، سخت‌تر میشه.
برای من لمس شادی توو این اندوه بی‌نهایت،
حکم همون گرمای لحظه‌ای رو داره…
آره! برای آدمی که زندگیش با اندوه عجین شده،
یه شادی موقت فقط عمق اندوهش رو بیشتر میکنه...

@MoodRemix