-کافکا، بیرون چه میبینی؟ (از پنجرهی پشت سرش به بیرون نگاه میکنم.) +درختها، آسمان و قدری ابر را میبینم؛ و چند پرنده روی شاخههای درخت. _هیچ چیز غیر عادی نیست، درست؟ +درست است. _ولی اگر میدانستی فردا صبح، دیگر نمیتوانی اینها را ببینی، همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد، نه؟ #هاروکی_موراکامی @MoodRemix 1.5K views☆♡, 13:48