هو ۱۲۱ شب‌ومهتاب‌ودعاهست‌ودلم‌هلهله دارد دلم آرام نمیگیرد و صد | مريد انسان كامل
هو ۱۲۱ شب‌ومهتاب‌ودعاهست‌ودلم‌هلهله دارد دلم آرام نمیگیرد و صد ولوله دارد دلم از کوچ و از این رهگذران پاک گرفته وهزاران گله از مثنوی قافله دارد سالی بس سخت،در حسرت و غم کوتاهی دستانمان از دامان آن یار جانی و آن مونس ربانی بر دلدادگان مکتب مجذوبعلیشاهی گذشت . سالی سراسر عبرت و حسرت توام با شوق و امید به دیدار مجدد . حالیا در این مجال که لختی بیش از آن نمانده تنها مرحم لحظه لحظه هایمان بارقه امید وصال است و بس . خوشا آن یوسف زمان که به کهف الورائ یعقوب جانش رسید چه خوش‌تر آن حضرت کمال فیض الهی را که در سحر سالروز معراج شاهنشاه ملک جان ندای ارجعی را لبیک گویان از ماسوای او برید و بر محفل انس جانان بار یافت . لذا عرض میدارم الهی و ربی دیوان دلم را شب هجران مبریدش دیوانه مگوییدش و گریان مبریدش امشب دل طوفان زده بر باد و غبار است در باد و غبار و شب و طوفان مبریدش بگذارید در مصر وجودم که بماند یوسف نبنامید و به کنعان مبریدش سیراب نگشتم ز لبش موسم بوسه بگذار بنوشم زلبش هان مبریدش از بحر خدا آبی محجوب دلم را پنهان مکنید اشکش و گریان مبریدش در خاتمه این مصیبت فقدان ظاهری و غم جانگدازدرگذشت پیر روشن ضمیر حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه (عندها جنة الماوي )را به عموم برادران جامعه فقر نعمت الهی تسلیت عرض مینمایم . باشد که انشاالله با عمل خویش در مسیر منویات آن حضرت گام برداشته و برای شادیش اسوه باشیم. اولین سال از معراج مولا و مقتدای درویشان گنابادی ۱۳۹۹/۱۰/۰۳ ع.ص.ب
