حوصله حاشیه ندارم. ربطی به انتخابات هم نداره. ولی امروز که حر | گنگ خواب دیده
حوصله حاشیه ندارم. ربطی به انتخابات هم نداره.
ولی امروز که حرف دانشگاه تبریز و اون روز وحشتناک شد دلم نیومد چیزی که به چشم دیدم رو گواهی ندم: من اون روز دانشگاه تبریز بودم. پزشکیان رییس علوم پزشکی بود و وقتی دانشجوها رو میگرفتن و میزدن اومد کمک و درهای بیمارستان مدنی رو باز کرد که دانشجوها قایم بشن و حتی تا اتاق های عمل بیمارستان هم راه دادن دانشجوها رو و آخرش هم خودش رو هم کتک زدن.
شاید برای خیلی ها صرفا یه روایت باشه ولی من اون روز رو زندگی کردم و هنوز هم استرسش رو دارم. هر کسی که دانشجوی دانشگاه تبریز نبود و از خارج دانشگاه اومده بود یا دانشجوی آزاد یا سهند بود رو اگه میگرفتن میبردن. یه رفیق داشتیم که پسر خیلی آرومی بود دامپزشکی می خوند، بردن و ۴۰ روز نگه داشتن و بعدها خودکشی کرد(رضاییان) دلم نیومد شهادت ندم که اون روز پزشکیان کنار دانشجوها ایستاد و خیلیا رو نذاشت ببرن، یه جوری ادای دین بود به کسی که میتونست بی تفاوت باشه ولی طرف دانشجوهاش ایستاد.