Get Mystery Box with random crypto!

سلام. هميشه دوست داشتم داستان زندگی مو براتون بگم و شما در نها | پشتیبان مشاوره

سلام. هميشه دوست داشتم داستان زندگی مو براتون بگم و شما در نهايت منو راهنماييم كنين

نمیدونم از کجا شروع کنم، چون میخوام از اول زندگیم بگم تا برسه به الان!
اسم من مریم هستش، سی و هفت سالمه، ساکن تهران ته تغاری خانواده، یک برادر که از همه مون بزرگ‌تره بعدش دو تا خواهر بعدش بعد من. از لحاظ مالی میشه گفت توی رفاه بودیم همیشه من که به دنیا اومدم مادرم سه سالی بود که ام اس داشت، اون زمان ام اس هنوز کشف نشده بود یعنی سال شصت و دو اینا. برای همین دکترا تجویز کردن که مادرم باردار شه شاید خوب شد. که مادرم منو حامله میشه و به دنیا می یاره. ما توی طبقه ی اول آپارتمان چند طبقه ای که متعلق به پدرمادرم بود. خلاصه مادرم خوب که نشد هیچ حتی دیگه نتونست راه بره و زمین گیر شده بود. پدرم بهش رسیدگی نمیکرد...
روایتی کوتاه از داستانی پر فراز و نشیب
https://t.me/joinchat/AAAAAEWzLHlJFNKxIP0cGQ