Get Mystery Box with random crypto!

فرم زبان و ذهن جامعه فعلی ایران استبداد را نمی پذیرد ۱.فرم یا | رخداد تازه(مصطفی مهرآیین)

فرم زبان و ذهن جامعه فعلی ایران استبداد را نمی پذیرد

۱.فرم یا شکل از آن کلمات مهجور در فضای تفکر و عمل جامعه ما است. فرم زبان یا فرهنگ یا فرم اندیشه هر جامعه نشان می دهد که حدود تفکر یک جامعه تا کجاست و این جامعه چگونه با خود،با طبیعت و با جهان در رابطه است.

۲.یکی از مهمترین پرسش های ژولیا کریستوا این بود که "فرم" طبیعی ذهن و زبان انسان چگونه است و چگونه عمل می کند و چه تاثیری بر فضای فرهنگی یک جامعه دارد.کریستوا معتقد بود در یک ذهن و زبان طبیعی دو نیرو جاری است:نیروی ناعقل(امر نشانه ای)، نیروی عقلانیت(امر نمادین).ذهن طبیعی یا زبان طبیعی یک ذهن و زبان پارادوکسیکال است.در چنین جامعه ای روان همه مردم انباشته از معانی متناقض است که به طور دایم از یکدیگر سرپیچی می کنند.به عنوان مثال،وقتی که می گوییم "زن"،این کلمه با خود مجموعه ای از مفاهیم متفاوت را در ذهن ما زنده می کند: از ضعیفه و منزل و متعلقه گرفته تا مادام و زن انقلابی و فاطمه و زینب و مادر رزمنده و زن فمنیست و زن ونوسی و داف.اگر ذهنی انباشته از معانی متفاوت باشد آن ذهن تک صدایی را هرگز نخواهد پذیرفت.ذهن و زبان ما محل چالش معانی متفاوتی است که در آن جای گرفته اند یا از آن گذر می کنند.

۳.ذهن و زبان جامعه امروز ایران بواسطه قرار گرفتن در منطقه مرزی سه پارادایم فکری- زبانی ایران و اسلام و غرب انباشته از معانی متفاوت در مورد هر پدیده است.این جامعه به تکثر،چند صدایی و چالش درونی معانی خو کرده است.چنین جامعه ای جامعه ای پارادوکسیکال و البته شاد است.این تکثر معانی اولا همه مردم را تبدیل به مردم اجتماعی ساخته که نمی توانند تبدیل به افرادی خودخواه و فرد محور شوند و در مرتبه دوم آنها را تبدیل به مردمی شاد ساخته است که در مرز این معانی قادر به خندیدن به وجوه دیگر معانی هستند.این مردم مردمانی هستند که در هر بستر مقدس معنایی دو کنش سکولار ایرانی و غربی را ممکن می کنند و بواسطه تجربه این موقعیت دیگر قادر به وفاداری به هیچ آرمانی نیستند.تنها آرمان مورد قبول حفظ تکثر و بالاتر از آن " تنوع" است.بنابراین هر عاملی که بخواهد این وضعیت را از مردم ایران بگیرد به سختی شکست خواهد خورد.
http://t.me/mostafamehraeen